تا به حال بروز یک اتفاق ناگهانی تمام منطق و قوای تصمیمگیریتان را به گونهای از کار انداخته که احساس کنید وسط یک مخمصه بزرگ گیر افتادهاید و هیچ کاری از دستتان بر نمیآید؟
مدیریت بحران (crisis management) مهارتی است که به هنگام پیشامد اتفاقات غیرمنتظره و سخت زندگی شخصی و کاری به آن نیاز داریم؛ اما آن زمان برای کسب این مهارت دیر است.
بحران میتواند در ابعاد مختلفی از زندگی به وجود بیاید. گاهی زندگی فردی یا روابط عاطفی ما دچار بحران میشود و گاهی در محیط کار و سازمانها با آن روبهرو میشویم. در این مقاله از مجله بوکاپو با مهارت مدیریت بحران بیشتر آشنا میشویم و کارکرد آن در زندگی فردی و کاری را یاد میگیریم.
مدیریت بحران چیست؟
برای تعریف مدیریت بحران، اجازه بدهید اول با مفهوم بحران آشنا شویم:
رخدادن پیشامدهای غیر منتظره و گاهی دشوار و ناگوار بخشی از حقیقت زندگی است. مثالی از شرایط بحرانی برای افرادی که وابستگی زیادی به خانواده و نزدیکان خود دارند، میتواند از دست دادن عزیزان باشد.
در شرایط اقتصادی دشواری که امروز گریبانگیر کشور ماست، بحرانهای شغلی مانند از دست دادن کار، ورشکستگی کسبوکار و… هم میتوانند بحرانهای بزرگی در زندگی افراد ایجاد کنند.
هر کدام از ما به نحوی در طول زندگی با این بحرانها مواجه میشویم و باید بتوانیم شرایط سخت را مدیریت کنیم.
تنش و اضطراب شدید در شرایط بحرانی قابل درک است، اما نباید بگذارید زندگی شما را در دست بگیرد. اینجاست که مدیریت بحران وارد بازی میشود.
مجموعهای از راهکارها که طراحی شدهاند تا در رویارویی با بحرانهای مختلف زندگی یاریگر شما باشند و به سمت تصمیم صحیح راهنماییتان کنند. اما پیش از هر اقدامی، مهم است که مهارتهای کنترل و مدیریت استرس را بلد باشید.
یکی از کتابهایی که در مدیریت و کنترل استرس به شما کمک میکند، کتاب مدیریت استرس است که خلاصهٔ آن را میتوانید در بوکاپو مطالعه کنید.
انواع بحران
اغلب ما تصویر کلی از بحران به عنوان «اتفاق ناگهانی غیرقابل پیشبینی» در ذهن داریم اما واقعیت این است که بحرانها بر اساس علائم هشدار و مراحلی که پیش از وقوع بروز میدهند، متفاوتند.
برخی بحرانها مانند بحرانهای اقتصادی قابل پیشبینی و برخی دیگر مانند تصادف یا مرگ یک عزیز تقریبا غیرقابل پیشبینی هستند. بر این اساس بحرانها را میتوانیم به ۳ دسته کلی زیر تقسیم کنیم:
۱. بحران خزنده
بحرانی که به واسطه یک سری اتفاقات درباره احتمال وقوع خود، پیشآگاهی میدهد.
۲. بحران کند پیشرونده
بحرانی که با یک سری علائم هشدار پیشرفته قبل از وقوع هرگونه خسارت و آسیب جدی همراه است.
۳. بحران ناگهانی
در این نوع از بحران، خسارت به صورت ناگهانی اتفاق افتاده است و هرچه زمان واکنش مناسب به آن بیشتر شود، شرایط وخیمتر خواهد شد.
انواع مدیریت بحران
بحرانها را میتوان بر اساس بستری که بحران ممکن است در آنها روی دهد، در سه دسته اصلی جای داد و انواع مدیریت بحران را بر اساس آنها تفکیک کرد.
ناگفته نماند بین انواع مدیریت بحران مرزهای دقیقی وجود ندارد و بسیاری اوقات ممکن است همپوشانیهایی با هم داشته باشند.
۱. بحرانهای جهان فیزیکی
بلایای طبیعی یا شکستهای تکنولوژیک از این دسته بحرانها به حساب میآیند.
۲. بحرانهای سیاسی-اجتماعی
مثالی از این دسته بحرانها را میتوان رویایی گروههای دشمن با هم یا اعمال منفی دولتها، گروهها و افراد دانست.
۳. بحرانهای مدیریتی
هر بحرانی که ناشی از سوء مدیریت، ناهماهنگی ارزشها، فریب، رفتار نادرست و مواردی از این دست باشد یک بحران مدیریتی به حساب میآید.
مراحل مدیریت بحران
ایان میتروف، تئورسین آمریکایی، یک مدل ۵ مرحلهای برای مدیریت بحران طراحی و ارائه کرده است. مراحل مدل میتروف را در ادامه به طور خلاصه مرور میکنیم:
مرحله اول) دریافت علائم هشداردهنده
در این مرحله باید به دنبال شناسایی علائم هشداردهنده و انجام اقدامات پیشگیرانه باشید. عوامل به وجود آورنده بحران را جستوجو کنید تا زمان یافتن راه حل پیشزمینه ذهنی مناسبتری داشته باشید.
مرحله دوم) بررسی و پیشگیری
در ادامه مرحله قبل، به جستوجوی فعالانه خود ادامه دهید و تلاش کنید عوامل خطر را تا جای ممکن کاهش دهید.
مرحله سوم) مهار خسارتها
با پیشآمدن بحران تلاش کنید شرایط را به بهترین نحو مشاهده کنید و بهترین اقدامات را برای محدود کردن خسارات و پیشگیری از گسترش دامنه بحران انجام دهید.
مرحله چهارم) بهبود
در مرحله بهبود یا ریکاوری تلاش کنید با آثار باقیمانده از بحران کنار بیایید، روال کار را از سر بگیرید و به شرایط عادی خود برگردید.
مرحله پنجم) یادگیری
بحران پیش آمده، عوامل و اثرات و تلاشهایی که برای مدیریت بحران کردهاید را خوب بررسی کنید و سعی کنید هرآنچه میتوانید از آنها یاد بگیرید تا بتوانید از بحرانهای آینده پیشگیری کنید.
پیشنهاد مطالعه: چرا به یادگیری مهم ترین اصول مدیریت بحران در زندگی نیاز داریم؟اصول مدیریت بحران
قدم گذاشتن در مسیر مدیریت بحران ۳ گام اساسی دارد که مهم ترین اصول مدیریت بحران به حساب میآیند. رعایت این اصول به شما کمک میکند مراحل مدیریت بحران را با چشمان باز و ذهن آرام از سر بگذرانید.
- مدیریت مشکل
- برنامهریزی برای حل مشکل
- تمرینات خودمراقبتی
اصولی هستند که به شما کمک میکنند از پس بحرانهای زندگی برآیید. شاید در نگاه اول این اصول مدیریت بحران برای شرایط دشوار فردی مناسب به نظر برسند اما با کمی دقت میتوانید اثرگذاری آنها را در مقیاس بزرگتر و حتی در ابعاد سازمانی ببینید.
مدیریت مشکل
اولین قدم، مدیریت کلی مشکل بهوجودآمده و شرایط ناشی از آن است. ۳ روش زیر هم برای پیشگیری از بروز بحران و هم برای کنترل شرایط بحرانی به شما کمک میکنند. یک نفس عمیق بکشید و خوب دقت کنید:
۱. روتین روزانه خود را برنامه ریزی کنید
تنظیم یک برنامه روزانه و دنبال کردن آن با عزم راسخ یکی از اولین مسیرهایی است که باید برای مدیریت و حل مشکلات در آن قدم بگذارید.
اگر در شرایط بحرانی ناگهان احساس کردید همهچیز به هم ریخته است و نمیدانید باید از کجا شروع کنید، معجزه یک برنامه خوب را دست کم نگیرید.
دنبال کردن یک روند روزانه مشخص به برقراری نظم در زندگی کمک میکند و شاید بتواند شما را از بحرانهای بعدی هم نجات دهد، اما مراقب باشید که انعطاف در برنامهریزی را فراموش نکنید.
یک برنامه خشک و شلوغ جایی برای مدیریت پیشامدهای ناگهانی ندارد. در این شرایط بهتر است به خودتان فشار مضاعفی وارد نکنید و انتظار بیش از حد برای تغییر شرایط نداشته باشید.
فیلیپا پری در کتاب چگونه عاقل بمانیم راهکارهایی ارائه میکند که بتوانید همواره احساسات خود را به خوبی رصد کنید و در شرایط بحرانی واکنشهای منطقیتری از خود نشان دهید. پیشنهاد میکنیم خلاصه نکات مهم آن را در وبسایت بوکاپو مرور کنید.
۲. اگر میتوانید بخشی از کارها را به دیگران بسپارید
اگر در موقعیتی هستید که مسئولیت افراد دیگری هم بر عهده شماست، رسیدگی به شرایط پیش آمده را بین افراد تقسیم کنید تا فشار روی هر شخص کمتر شود و کارهای مختلف همزمان پیش بروند.
حتی اگر اینطور نیست، در صورت امکان از دوستان و آشنایان بخواهید در شرایط خاص برای تعدیل شرایط بحرانی به کمک شما بیایند و کمی از کارها را انجام دهند.
در مواقعی که مسئله مدیریت بحران سازمانی مطرح است، این راهکار یکی از موثرترین روشها است. اصراری به انجام یکنفره همه کارها نداشته باشید و از کمک گرفتن نترسید.
بهرهوری و قابلیت هر شخص به طور مستقیم با توانایی وی در حفظ آرامش و کنترل ذهن خود متناسب است. در این مورد از کتاب شیوه سامان دادن کارها کمک بگیرید زیرا راهکارهای آن برای برنامهریزی در شرایط بحرانی با هر کتاب دیگری که تاکنون مطالعه کردهاید متفاوت است.
۳. مهارت «نه!» گفتن را بیاموزید
مهارت نه گفتن را تمرین کنید. گاهی برای مدیریت بحران لازم است کمی خودخواه باشید. شما باید برای حفظ مرزهای سلامت روان خود تلاش کنید و بسیاری اوقات تنها راه حفاظت از این مرزها، «نه» گفتن است.
یک مثال کوچک: فرض کنید رسمی برای برگزاری یک مهمانی خانوادگی سالانه در اقوام شما جاری است و شما همیشه میزبان این مهمانی هستید.
ممکن است امسال به هر دلیل تمایل چندانی به این میزبانی نداشته باشید. به خود یادآوری کنید که نه گفتن اشکالی ندارد. میتوانید به دوستان یا اعضای خانواده پیشنهاد دهید که در صورت تمایل و توانایی، به جای شما وظیفه برگزاری مهمانی را به عهده بگیرند.
۴. از احساسات خود نترسید
شاید بحرانی که امروز با آن مواجه هستید یکی از سختترین موقعیتهایی باشد که تا به حال در زندگی با آن روبهرو شدهاید. این یک واقعیت است که باید بتوانید آن را بپذیرید.
شرایط خود را درک کنید و اجازه ندهید احساساتتان شما را وحشتزده کنند. خود را از گریه کردن، افسوس خوردن، خشم و هر نقطه دیگری از طیف وسیع احساساتی که تجربه میکنید منع نکنید. تحقیقات نشان میدهد که مهار اشک میتواند در درازمدت مضرتر باشد.
اگر بحرانی که در آن قرار دارید با اندوه همراه است، هر روز زمانی را برای سوگواری در نظر بگیرید و سعی کنید غم و اندوه خود را به آن زمانهای خاص محدود کنید.
بسیاری از مشاوران این را پیشنهاد می کنند تا بیمارانشان گرفتار جلسات بی پایان غم و اندوه نشوند. اگر احساس خشم میکنید، تلاش کنید روش سالمی برای تخلیه آن پیدا کنید.
برای هر احساسی که دارید میتوان راه حلی یافت. مگان دیواین در کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست میگوید: «هنگامی که سوگوارید، کلمات آرامشبخش احساس بدی را منتقل میکنند».
نپذیرفتن شرایط و تلاش برای تظاهر به اینکه همهچیز خوب است، درد شما را بیشتر میکنند. نکات این کتاب میتواند شما را تا رسیدن به شرایط باثبات و خروج از سوگ همراهی کند.
برنامه ریزی برای حل مشکل
در حالی که باید به مراقبت از خود ادامه دهید، باید به راههایی برای کاهش بحران و حل موثر آن هم فکر کنید. شروع کنید به بررسی راه حلهای بالقوه برای بحران و مسیرهایی برای حرکت به جلو در نظر بگیرید.
سناریوهای مختلف را در نظر بگیرید و به مزایا و معایب هر کدام خوب فکر کنید. پس از در نظر گرفتن گزینههای مختلف، لیستی از مزایا و معایب انتخاب هر یک از روشها بنویسید.
این کار به شما کمک میکند برنامهای را انتخاب کنید که میتواند بهترین نتیجه را برای شما در پی داشته باشد. به عنوان مثال، اگر اخیرا دچار مشکل مالی جدی شدهاید، ممکن است به دنبال یک شغل پارهوقت باشید که به معنای درآمد بیشتر است. اما اگر فرزند کمسنوسالی دارید باید در نظر بگیرید کمکی برای مراقبت از کودک دارید یا نه.
آخرین نکته اولویتبندی است. برخی از کارها اهمیت بیشتری نسبت به بقیه دارند. سطوح اولویت را برای ارزیابی اهمیت تعیین کنید و انتخاب کنید میخواهید کدام کارها را در کدام مرحله از مدیریت بحران انجام دهید.
تمرینات خود مراقبتی
این اصل مهم را از یاد نبرید: «مراقب خودتان باشید». اضطراب و تشویش شدید میتواند آسیبهای عمیقی به روح و جسم شما وارد کند.
اگر دچار این آسیبها شوید چه کسی به فکر مدیریت بحران باشد؟ تمرینهای زیر را به دقت انجام دهید تا بتوانید با تمرکز و آرامش بهتری به ساماندهی شرایط بپردازید.
۱. مدیتیشن را فراموش نکنید
گاهی اوقات ممکن است اضطراب به حدی شدید شود که غیر قابل کنترل به نظر برسد؛ یادتان نرود که افسار احساساتتان همیشه در دستان خود شماست. اگرچه شما نمیتوانید کنشهای دیگران را کنترل کنید، اما میتوانید واکنشهای خود را با آنها تنظیم کنید.
برای مبارزه با اضطراب، تکنیکهای آرامشبخش مانند تنفس عمیق و خودگویی مثبت را تمرین کنید. از طریق بینی عمیق و آهسته نفس بکشید و از طریق دهان بازدم را بیرون بدهید.
این کار را تا جایی تکرار کنید که کمی احساس آرامش پیدا کنید. اما این تمام تکنیکهایی نیست که برای مراقبه و مدیتیشن باید انجام دهید. مدیتیشن تمرکز ارادی برای تخلیه ذهن از افکار و احساسات منفی است که انواع و تکنیکهای متفاوتی دارد.
اینجا کلیک کنید و همه آنچه درباره مدیتیشن باید بدانید را مرور کنید. هنگامی که احساس ناراحتی می کنید، انجام فعالیتهای زیر به شما کمک میکند:
- با تکرار عباراتی مانند «همهچیز درست خواهد شد» و «من توانایی حل این مشکل را دارد» با خود صحبت کنید
- به موسیقی گوش دهید
- پیادهروی کنید یا یک میانوعده بخورید
- ذهن خود را از موضوع نگرانکننده دور کنید، حتی به طور موقت
- تا جایی که ممکن است عوامل استرسزا را رها کنید
اگرچه مسئولیتهای خاصی وجود دارد که ممکن است نتوانید رسیدگی به آنها را متوقف کنید، اما بسیاری از مسئولیتهای دیگر هستند که مجبور نیستید در این مدت به آنها بپردازید.
هر چیزی که به شما اضطراب میدهد و در این مقطع موقت از زندگی آن را نیاز ندارید رها کنید و تنها روی کاهش سایر عوامل استرسزا که نمیتوانید از شرشان خلاص شوید، کار کنید. آنچه درباره مهارت «نه گفتن» گفتیم اینجا به کار میآید.
۲. فاصله بگیرید
یک سفر برای خود برنامهریزی کنید. فرقی نمیکند تنها باشید یا با خانواده یا دوستان، حتی شاید فقط یک روز زمان داشته باشید. سفر روشی عالی است برای این که کمی بیرون از هوای بحران پیش آمده نفس بکشید.
اگر دچار یک بحران مالی شخصی شده باشید، ممکن است بخواهید به جای سفر به استراحت در خانه فکر کنید. این کار هیچ اشکالی ندارد اما مستلزم برنامهریزی فعالیتهایی است که در خانه لذت و سرگرمی را برای شما فراهم میکند.
با وجود آنچه گفتیم، فراموش نکنید تعطیلات مشکلات شما را حل نمیکند و باید به موقع به سراغشان برگردید و در هنگام بازگشت با آنها روبهرو شوید.
پس از اینکه این فاصله باعث شد فشار و تنشهای روانی فروکش کنند، با کمک تجربیات برنی براون در کتاب با اقتدار برخاستن، احساساتتان را با آغوش باز بپذیرید، برداشتهایتان از تجربه بحران را با واقعیت آن اتفاق تطبیق دهید و با اقتدار برخیزید.
۳. از سلامت فیزیکی خود غافل نشوید
مراقب سلامت جسمانی خود باشید. از بدن خود مراقبت کنید، خوب و منظم غذا بخورید، دو تا سه بار در هفته ورزش کنید و حداقل هفت ساعت در شب (ترجیحا هشت تا ده ساعت) بخوابید.
مصرف میوه و سبزیجات را افزایش دهید و مصرف قند را کاهش دهید. برای ورزش به باشگاه بروید یا در خانه تمرین کنید و به برنامه خواب منظم خود پایبند باشید. در بوکاپو خلاصه کتابی با عنوان با بدن خود مهربان باشید وجود دارد که به ما یاد میدهد چگونه سبک زندگی سالم پیش بگیریم.
۴. مشاوره بگیرید
اگر عزیزی را از دست داده باشید، درگیری با افسردگی و اندوه تا مدتی طبیعی است. اما اگر مدتها بگذرد و همچنان این واقعه بر زندگی فردیتان سایه افکنده باشد، شاید اطرافیان به شما پیشنهاد کنند پیش یک مشاور یا روانشناس بروید.
ممکن است در قدم اول مقاومت کنید و تصور کنید که خودتان به تنهایی از پس این شرایط برمیآیید اما لوری گاتلیب در کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی میگوید:
گاهی عبور از بحران میتواند سخت و دشوار باشد و شاید نتوانید به تنهایی با آن کنار بیایید. اگر احساس خستگی زیادی میکنید یا دوست دارید وضعیتتان بهبود پیدا کند به یک رواندرمانگر مراجعه کنید.
احساس اضطراب، افسردگی، عصبی بودن یا هراس ناشی از بحران ممکن است با چند جلسه مشاوره رفع شود. هیچ هنجارشکنی نامتعارفی در کمک گرفتن از یک مشاور برای حمایت از سلامت روان فردی وجود ندارد.
مشاور به شما کمک میکند تا مشکلات خود را به طور موثر و سازندهای حل کنید. در برخی موارد، استفاده از داروهای ضدافسردگی هم ممکن است مناسب باشد، اما خودسر به سراغ مصرفشان نروید. حتما با پزشک اصلی یا روانپزشک خود درباره استفاده از دارو صحبت کنید.
مدیریت بحران سازمانی
بحران سازمانی میتواند نتیجه یک اتفاق غیر قابل پیشبینی یا پیامدی نادیده گرفته شده از یک تصمیم یا اتفاق که سازمان از قبل به عنوان ریسک احتمالی در نظر گرفته است، باشد.
اگر در سازمان، بحرانی پیش بیاید فرقی نمیکند کدام یک از این ۲ حالت است، سازمان باید بتواند به سرعت درباره آن تصمیم بگیرد و آنچه لازم است اجرا کند تا میزان خسارت ناشی از بحران را به کمترین حد برساند.
مهارت مدیریت بحران سازمانی اینجا خودش را نشان میدهد. آگاهی از روش های تصمیم گیری در مدیریت در مواقعی که دچار بحرانهای سازمانی میشوید، بسیار کارآمد و مؤثر است.
در سازمانها، مدیران بخش بازاریابی و روابط عمومی بیش از همه با بحرانها درگیر میشوند. ۴۸ درصد آنها معتقدند نداشتن دسترسی به منابع کافی برای مدیریت صحیح بحران اصلیترین مشکل در این زمینه است.
تصور کنید مدیرعامل یک شرکت ساختمانی هستید. شرکت چند پروژه در دست دارد و برای خرید مصالح و مواد اولیه هم برنامهریزیهای دورهای دارد. ناگهان در میانه یکی از این دورهها قیمت آهن چند برابر میشود.
شرکت دیگر توان خرید آهن مورد نیاز برای پیشبرد پروژهها را ندارد و با مشکلات مالی روبهرو میشود. از طرفی این مشکلات باعث میشوند روند پیشرفت پروژهها به تاخیر بیفتد و این تاخیر بر خوشنامی شرکت اثر منفی دارد.
بهطورکلی مدیریت بحران به دنبال کمینهکردن خسارتهای بحران پیش آمده است، و در سازمانها هم هدف اصلی همین است؛ اما آن را تنها به واکنش بهموقع به یک بحران تقلیل داد. مدیریت بحران فرایندی جامع است که حتی پیش از وقوع بحران نیز میتوان آن را اجرایی کرد.
تصمیمات مدیران عامل در شرایط بحرانی میتواند بسیار سرنوشتساز باشد. بن هوروویتز مؤسس یکی از مشهورترین شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در منطقه سیلیکون ولی، در کتاب سختترین نکات در مورد سختترین چیزها موانع، مشکلات و بحرانهایی که هر مدیری در طول مسیر خود با آن دست و پنجه نرم میکند را به خوبی توضیح میدهد و برای آنها راهکارهای مؤثری ارائه می کند.
انواع مدل های منطقی در مدیریت بحران
در میان مدل های منطقی مطرحشده، یکی معروفترینها همان مدل میتراف است که پیش از این دربارهاش توضیح دادیم. مدل میتراف تمام گستره بحران را از پیش از وقوع تا پس از به پایان رسیدن در بر میگیرد.
این مدل به ما میآموزد چه کنیم تا از بروز بحران پیشگیری کنیم، یا در صورت بروز، متحمل کمترین خسارات شویم و در نهایت چطور از آن بیاموزیم.
البته مدلهای دیگری هم مطرح شدهاند که بیشتر مربوط به مدیریت بحران سازمانی هستند و هر کدام مزایا و معایب خود را دارند. مثالی از این مدلها را میتوان دو مدل زیر است:
- «واکنشی»
- «پیشفعال»
مدل پیشفعال تلاش میکند با توجه به علائم و انجام اقدامات پیشگیرانه از بروز بحران جلوگیری کند در حالی که مدل واکنشی صبر میکند تا بحران رخ دهد و سپس برای مدیریت آن اقدام میکند.
مخلص کلام
مواجهه با شرایط بحرانی برای هر انسانی دشوار و دلهرهآور است، اما نباید اجازه بدهید نگرانی و اضطراب ظرفیت شما را برای حل مشکلات کاهش دهند. آرامش و سلامت خود را حفظ کنید و با رویکردی منطقی به مقابله با بحران بروید تا بتوانید با کمترین خسارت از آن عبور کنید.
حتی میتوانید فراتر از این رفته و از شرایط بحرانی برای ساختن شخصیتی قویتر استفاده کنید. این فرصت، موهبتی است که بحرانها و شرایط سخت زندگی به ما هدیه میدهند.
نسیم نیکلاس طالب این مفهوم را با عبارت «پادشکنندگی» بیان میکند و نکاتی را ارائه میکند که کمک میکند نه تنها در سختیها خم به ابرو نیاوریم، بلکه برای افزایش ظرفیت و قدرتمان با آغوش باز به استقبال آنها برویم. پیشنهاد میکنیم در اولین فرصت نکات مهم کتاب پادشکننده را در وبسایت بوکاپو مرور کنید.
مدیریت بحران فرایندی است متشکل از یک مجموعه راهکار برای رویایی با وقایع پیشبینی نشده و تصمیمگیری درباره آنها.
مدیریت بحران مدلهای مختلفی دارد. معروفترین مدل مدیریت بحران که از پیش از وقوع تا پایان ماجرا را پوشش میدهد، پنج مرحله دارد: دریافت علائم هشداردهنده، بررسی و پیشگیری، مهار خسارتها، بهبود و یادگیری.
برای این که بتوانید در آرامش و به درستی فرایند مدیریت بحران را طی کنید باید مشکل اصلی را مدیریت کنید، از خود مراقبت کنید و برنامهریزی داشته باشید.
بحرانها به سه دسته کلی بحرانهای فیزیکی، بحرانهای سیاسی-اجتماعی و بحرانهای مدیریتی تقسیم میشوند.
مدلهای مختلفی برای مدیریت بحران مطرح شدهاند که معروفترین آنها مدل میتراف است. میتراف در این مدل مراحل مدیریت بحران و واکنش به آنها را در پنج مرحله شرح میدهد.