شخصیت کنترل گر

ویژگی های شخصیت کنترل گر چیست؟ چگونه  افراد کنترل‌گر را تشخیص دهیم؟

اگر در اطرافیان خود کسی را دارید که مدام همه کارهای شما را چک می‌کند، از نحوه لباس پوشیدن تا حرف زدنتان را کنترل می‌کند و به ارتباط شما با دیگران حساسیت نشان می‌دهد، شما با یک شخصیت کنترل گر طرف هستید. ذات انسان طالب آزادی است و هنگامی که مدام در اختیار و کنترل دیگران باشد، خشمگین یا افسرده می‌شود. اگر پس از خواندن این خطوط نام کسی در ذهنتان آمد و به شک افتادید که نکند فلان شخص زندگی‌تان یک کنترل‌گر است و شما خبر ندارید، ادامه این مقاله را از دست ندهید. ما در این مقاله از مجله بوکاپو درباره ویژگی‌های شخصیت کنترل گر، نحوه درمان آن‌ و چگونگی ارتباط برقرار کردن با این افراد صحبت می‌کنیم.

شخصیت کنترل گر

هر کسی خواهان کنترل زندگی خودش است؛ شخصیت کنترل گر علاوه بر زندگی خود، خواهان کنترل زندگی افراد دیگر هم هست. گاهی این کنترل‌گری آن‌قدر شدید می‌شود و جزئیات زندگی دیگران را در بر می‌گیرد که آثار مخربی بر زندگی افراد می‌گذارد. اغلب اوقات خواسته‌ها و نیازهای فرد تحت کنترل کاملا نادیده گرفته می‌شود و حتی آن فرد مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرد. چه با یک رئیس کنترل‌گر سروکار داشته باشید و چه شریک عاطفی شما شخصیت کنترل گری داشته باشد، زندگی شما تحت تاثیر است. پس مهم است که نشانه‌های رفتار کنترل‌گر را بشناسید و بهترین راه مقابله با آن را بیاموزید. بسیاری از افراد به دلیل اضطراب سعی در کنترل دیگران دارند. آن‌ها حس می‌کنند که اگر مسئول نباشند همه چیز آن‌طور که باید پیش نمی‌رود. برای برخی دیگر این احساس اضطراب نیست که سبب کنترل بر دیگران می‌شود؛ بلکه آن‌ها از نوعی اختلال شخصیتی رنج می‌برند. اما این رفتار به هر دلیلی که باشد باعث ایجاد احساس عصبانیت و حقارت در اطرافیان شخصیت کنترل گر می‌شود. با شناخت ویژگی‌ها و علائم این افراد، می‌توانید درک بهتری از راه‌های مقابله با آن پیدا کنید.

ویژگی های شخصیت کنترل گر

افرادی با شخصیت کنترل گر اصولا ویژگی‌های مشترکی دارند. در ادامه ۱۰ مورد از این ویژگی‌ها را با هم بررسی می‌کنیم.

۱. آن‌ها باعث می‌شوند فکر کنید همه چیز تقصیر شماست

افراد کنترل‌گر شما را به خاطر چیزهای جزئی که با آن‌ها کاری ندارید هم سرزنش می‌کنند. اگر مشکلی پیش بیاید آن‌ها نقش قربانی را می‌گیرند و به شما این باور را می‌دهند که مسئول چیزهایی هستید که خارج از کنترل شما هستند. احتمالا در مکالمه با آن‌ها جمله «همه‌ش تقصیر تو بود» یا «تو نباید اون کارو می‌کردی» را زیاد می‌شنوید. شخصیت کنترل گر همه چیز را تقصیر دیگران می داند در کتاب کی بود کی بود؟ می‌خوانید که انسان‌ها تا چه حد تمایل دارند اشتباهات خود را توجیه کنند و از قبول اشتباه خود گریزانند. فرد کنترل‌گر بیشتر از هر کس دیگری به توجیه اشتباه خود یا انداختن آن اشتباه به گردن دیگران می‌پردازد.

۲. آن‌ها از شما انتقاد می‌کنند

آن‌ها همیشه از شما انتقاد می‌کنند. یک فرد کنترل‌گر سعی می‌کند اعتماد به نفس شما را با هجوم به شما در محیط‌های خصوصی و عمومی تضعیف کند. در ادامه چند مورد از روش‌های این افراد برای انتقاد را آورده‌ایم.
  • بزرگ‌نمایی عیب‌های شما در بین افراد دیگر
  • تصدیق و تشویق نکردن شما برای موفقیت‌هایتان
  • شوخی‌های نامناسب در مقابل دیگران
  • انتقاد از طرز لباس پوشیدن یا صحبت کردن شما
  • و … .

۳. آن‌ها نمی‌خواهند شما افرادی را که دوست دارید ببینید

خواستن توجه مداوم و جدا کردن شما از دوستان و خانواده یک روش کنترل است. فردی با شخصیت کنترل گر، سعی می‌کند از معاشرت شما با افراد دیگر جلوگیری کند و همه توجه شما را تنها معطوف به خود کند. این رفتارها به خصوص اگر در رابطه عاطفی باشید ممکن است در ابتدا جذاب به‌نظر برسند. فرد فکر می‌کند که شریک عاطفی‌اش تا چه حد او را دوست دارد که همه وجود او را تنها برای خودش می‌خواهد. اما به ما اعتماد کنید، پس از گذشت مدتی این رفتار چیزی جز ناراحتی، استرس و رنج مداوم برای شما ندارد.

۴. آن‌ها عاشق خلق دراما هستند

فرض کنید در محل کار خود موفقیت بزرگی به دست آورده‌اید و آن را با دوست کنترل‌گر خود در میان می‌گذارید. او بلافاصله موضوع را تغییر می‌دهد و در مورد موضوعی که آن روز او را ناراحت کرده صحبت می‌کند تا توجه شما را دوبار معطوف به خود کند. آن‌ها همچنین ممکن است روابط شما را با دیگران خراب کنند تا به خیال خود به شما کمک کرده باشند. مثلا ممکن است بدون اجازه از متون خصوصی شما عکس گرفته و برای دیگران ارسال کنند. حریم خصوصی افراد برای شخصیت کنترل گر معنایی ندارد.

۵. آن‌ها شما را می‌ترسانند

فردی با شخصیت کنترل گر ممکن است دائما شما را بترساند و تهدید کند. این تهدیدها گاهی ممکن است در غالب شوخی بیان شوند. به طور مثال اگر رئیس شما فرد کنترل‌گری باشد ممکن است بگوید: «اگه تا فردا این کارو تحویل ندی، اخراجی. شوخی کردم!» یا اگر همسر شما جزو این دسته افراد باشد ممکن است مدام با طلاق شما را تهدید کرده و ترسی دائمی از او در دلتان باشد. به طوری‌که گاهی حتی برخی از کارهای خود را از او پنهان می‌کنید تا مبادا کار وحشتناکی از او سر بزند. سوزان فوروارد و دونا فرازیر در کتاب باج گیری عاطفی درباره این تهدیدها که از نزدیکان به ما اعمال می‌شود و راهکارهای مقابله با آن سخن گفته‌اند. خواندن این کتاب کمک بزرگی در رهایی از ترس تهدید شدن می‌کند.
خلاصه کتاب باج‌ گیری عاطفی
وقتی اطرافیان از ترس، تعهد و احساس گناه برای استثمار شما استفاده می‌کنند!
سوزان فوروارد، دونا فرازیر
در ۲۰ دقیقه مطالعه کنید

۶. آن‌ها مودی هستند

این افراد عموما مودی هستند؛ یعنی تغییرات و نوسانات شدید اخلاقی در آن‌ها زیاد دیده می‌شود. یک روز شما را به شام در بهترین رستوران شهر می‌برند، هدیه ارزشمندی به شما می‌دهند و با مهربان‌ترین حالت ممکن با شما برخورد می‌کنند. روز بعد از شدت عصبانیت هر چیزی را که دم دستشان باشد می‌شکنند و شما را با بدترین لحن تحقیر می‌کنند. آن‌ها همچنین مسئولیتی بر عهده نمی‌گیرند یا زمانی که شما را ناراحت کرده‌اند، از متاسفم یا ببخشید استفاده نمی‌کنند. ویژگی های شخصیت کنترل گر چیست؟ چگونه  افراد کنترل‌گر را تشخیص دهیم؟ پیشنهاد مطالعه: ویژگی های شخصیت کنترل گر چیست؟ چگونه  افراد کنترل‌گر را تشخیص دهیم؟ .

۷. آن‌ها پاسخ نه را نمی‌پذیرند

یک فرد کنترل گر معمولا پاسخ منفی را قبول نمی‌کند و سعی می‌کند یا شما را متقاعد کند یا تحت فشار قرار دهد تا نظر خود را تغییر دهید. اگر به دوست کنترل گر خود گفته‌اید که این آخر هفته را نمی‌توانید مهمان قبول کنید، او سرزده به خانه شما می‌آید. یا اگر احساس مریضی داشته باشید او شما را به زور سر قرار می‌کشاند و نمی‌گذارد قرار را بهم بزنید. ویژگی های شخصیت کنترل گر چیست؟ چگونه  افراد کنترل‌گر را تشخیص دهیم؟ پیشنهاد مطالعه: ویژگی های شخصیت کنترل گر چیست؟ چگونه  افراد کنترل‌گر را تشخیص دهیم؟ نپذیرفتن نه از ویژگی های شخصیت کنترل گر است

۸. آن‌ها بی‌دلیل حسادت می‌کنند

همان‌طور که اشاره کردیم آن‌ها همیشه توجه تمام و کمال شما را می‌خواهند و هنگامی‌که با دیگران حرف بزنید یا با آن‌ها برنامه‌ریزی کنید ناراحت می‌شوند و حسادت می‌کنند. آن‌ها ممکن است:
  • در مورد دوستان شما بد بگویند و نظرات منفی بدهند.
  • از شما در مورد این‌که کجا می‌روید و چه کسانی را می‌بینید بازجویی کنند.
  • هر باری که قصد دارید با شخص جدیدی بیرون بروید، عصبانی شوند و دعوا راه بیندازند.

۹. آن‌ها سعی می‌کنند شما را تغییر دهند

افرادی با شخصیت کنترل گر سعی می‌کنند با تحت فشار قرار دادن شما برای ایجاد تغییراتی در ظاهر یا نحوه لباس پوشیدنتان، شما را مطابق با علایق خود بسازند. مثلا ممکن است هنگامی‌که در خانه نیستید، شلوار جین مورد علاقه شما را به بهانه تنگ بودن بیرون بیندازند یا از بیرون رفتن از خانه امتناع کنند مگر این‌که لباس‌تان را عوض کنید و لباس مطابق میل و سلیقه او را بپوشید! تمایل به تغییر دادن افراد از ویزگی های شخصیت کنترل گر است

۱۰. آن‌ها دروغ می‌گویند

فرد کنترل‌گر می‌خواهد حقیقت وجودی شما را کنترل کند. پس سعی می‌کند با دروغ گفتن درباره رفتار خودش یا شما، واقعیت شما را انکار کند. وقتی می‌خواهید با او مخالفت کنید ممکن است اصرار کند که شما دیوانه‌اید و آن چیزی که او می‌گوید عین حقیقت است. گاهی این افراد در دروغ‌گویی تا جایی پیش می‌روند که حتی شما هم ممکن است تفاوت دروغ و واقعیت را گم کنید و حس کنید آن چیزی که آن فرد می‌گوید حقیقت دارد نه چیزی که خودتان فکر می‌کردید! در صورتی که این‌گونه نیست. برای آن‌که فرق میان واقعیت و دروغ را گم نکنید می‌توانید از کتاب زبان بدن دروغگو ها کمک بگیرید. لیلیان گلاس نویسنده این کتاب معتقد است از طریق نمودهای ظاهری و جسمانی، می‌توان دروغ‌گوها را تشخیص داد. خواندن این کتاب می‌تواند به شما در تشخیص دروغ‌گو بودن یک فرد و فاصله‌گیری به موقع از او کمک کند.

درمان شخصیت کنترل گر

یک شخصیت کنترل گر برای درمان باید از متخصص کمک بگیرد. نشانه‌هایی که در این افراد وجود دارد احتمالا عمیق و ریشه‌ای هستند و یک فرد متخصص خیلی بهتر می‌تواند به آن‌ها در درمان کمک کند. اما روش‌هایی هم وجود دارند که فرد با انجام آن‌ها می‌تواند تا حدود خوبی از شر کنترل‌گری رها شود. در ادامه برخی از این روش‌ها را با هم مرور می‌کنیم.
  • به چالش کشیدن ترس‌ها

ریشه بسیاری از رفتارهای کنترلی ممکن است ناشی از ترس باشد. فرد باید دقیقا بفهمد که از چه چیزی می‌ترسد و مشخص کند که این ترس واقعی است یا خیر. شخص کنترل‌گر باید از خودش بپرسد:
  • اگر نتواند این موقعیت یا فرد را کنترل کند می‌ترسد چه اتفاقی بیفتد؟
  • احتمال این‌که این اتفاق بد واقعا بیفتد چه‌قدر است؟
  • آیا این ترس ریشه در واقعیت دارد یا او در حال فاجعه‌سازی است؟
فرد کنترل‌گر باید با ترس‌های خود کنار بیاید و به این نتیجه برسد که هر کاری هم انجام دهد، کنترل همه امور امری غیر ممکن است.
  •  تمرین پذیرش

کمک گرفتن از قانون پذیرش، می‌تواند کمک زیادی به این افراد کند. شخص کنترل‌گر باید بپذیرد که فقط می‌تواند خودش را کنترل کند. پذیرش این موضوع او را از استرس و مسئولیت رها خواهد کرد. یکی از روش‌هایی که به این کار کمک می‌کند زندگی در لحظه است. زیرا فرد را از رنج اتفاقات گذشته و استرس اتفاقات آینده رها می‌سازد. کتاب هنر در لحظه زندگی کردن در این رابطه کمک زیادی به افراد می‌کند. همچنین یکی دیگر از راه‌های رهایی از گذشته و آینده انجام انواع مدیتیشن است. فرد کنترل‌گر برای پذیرش، خوب است این سوال‌ها را از خود بپرسد:
  • چه چیزی در کنترل است؟ چه چیزی نیست؟
  • رفتارهای کنترلی چه مشکلاتی ایجاد می‌کند؟
  • چگونه می‌توان در لحظه زندگی کرد؟
  •  کنترل زبان

هنگامی‌که فرد بتواند کلمات خود را تغییر دهد، زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. یادگیری نحوه کنترل کلام، مستلزم شناخت زبان است. فرد باید یاد بگیرد زبانی را که برای اعمال کنترل استفاده می‌کند، تشخیص دهد. برای این‌کار فرد می‌تواند از دوستان حامی خود بخواهد که به محض به زبان آوردن کلمات کنترل‌گر، به او تذکر دهند. تذکر دادن به دیگران احتمالا برای این افراد وسوسه‌انگیز است. اما او باید بداند که بهترین راه  برای دوست داشتن کسی، دوست داشتن بدون قید و شرط است. پس فرد باید از تغییر دادن دیگران بپرهیزد و برای این کار در اولین قدم باید زبان و کلام خود را کنترل کند. تغییر زبان شجاعت می‌خواهد و به تمرین زیاد نیاز دارد. اما در نهایت این تمرین‌ها نتیجه می‌دهند و فرد می‌تواند زبان خود را کنترل کند. کنترل زبان و کلمات به درمان شخص کنترل گر کمک می کند
  • برآورده کردن نیازها

احساس اطمینان برطرف شدن نیازها در زندگی، برای انسان بسیار ضروری است. وقتی نیازهای فرد از جمله نیاز به امنیت برآورده نمی‌شود، فرد یاد می‌گیرد نیازهای خود را از راه‌های ناسالمی مانند کنترل همه چیز برآورده کند. همان‌طور که نویسنده کتاب ماندن در وضعیت آخر می‌گوید، دوران کودکی و چگونگی گذراندن آن تاثیر شگفت‌انگیزی بر شخصیت ما دارد. بنابراین برآورده نشدن نیازها در کودکی، می‌تواند سبب کنترل‌گری فرد در آینده شود. اما پس از مدتی دروغین بودن این ارضای نیاز مشخص می‌شود و فرد دیگر هیچ آرامشی در زندگی نخواهد داشت. پس شخصیت کنترل گر هر چه بیشتر در پی رفع نیازهای اساسی زندگی خود برود و آن‌ها را برطرف کند، بهتر می‌تواند دست از کنترل دیگران برداشته و روی زندگی خودش متمرکز شود.

ازدواج با فرد کنترل گر

تا اینجای مقاله با خواندن ویژگی‌ها و رفتارهای شخصیت کنترل گر حتما پی برده‌اید که زندگی با چنین شخصی تا چه اندازه می‌تواند دشوار باشد. هر کسی، دوست دارد پس از ازدواج افکار، نیازها، نظرات و خواسته‌هایش در نظر گرفته شود. دیده و شنیده شدن، ارزشمند بودن و آزادی نیازهای طبیعی هر فرد هستند. ازدواج با یک شخصیت کنترل گر، تمامی این موارد را از شما می‌گیرد و شما را محدود می‌کند. شما در رابطه با فرد کنترل‌گر بیشتر از این‌که یک انسان خودمختار باشید، یک عروسک هستید. ازدواج با فرد کنترل گر اگر در رابطه عاطفی با فرد کنترل‌گر هستید باید بدانید که زندگی با او بسیار سخت است. پس بهتراست قبل از ازدواج نزد مشاور بروید و تا مطمئن نشدید که او درمان شده، ازدواج نکنید. اما اگر در حال حاضر با شخصیت کنترل گر ازدواج کرده‌اید بهتر است برای درمان او حتما با یک مشاور مشورت کنید و از طریق روش‌هایی که قبل‌تر گفتیم به او در درمانش کمک کنید. اریک فروم در کتاب هنر عشق ورزیدن به ما یاد می‌دهد که عشق یک ساز است که باید نواختن آن را یاد بگیریم.  شما هم در رابطه با چنین فردی باید نواختن این ساز را یاد بگیرید و بدانید که همسر شما به به شفقت و درک شما نیاز دارد. او نیاز عمیقی به دیده و شنیده شدن و احترام از شما احساس می‌کند. او احتمالا در عمیق‌ترین لایه‌های وجودش حجم عظیمی از صدمه، درد، ترس، اندوه و شرم حل نشده احساس می‌کند. وظیفه شما این نیست که او را درمان کنید یا تغییر دهید؛ اما داشتن آگاهی از درد و رنج او و منبعی که این دردها از آنجا سرچشمه می‌گیرند، می‌تواند به شما در نوع ارتباطتان با او کمک کند.

جمع‌بندی

حال که با تمامی ویژگی‌های شخصیت کنترل گر آشنا شدید، هنوز هم به آن اسمی که در ابتدا به ذهنتان رسید فکر می‌کنید؟ اگر پاسخ‌تان مثبت است، بهتر است با خود آن فرد صحبت کنید و به او کمک کنید تا بهتر بتواند با این اختلال کنار بیاید و بر آن غلبه کند. همان‌طور که در این مقاله خواندید، یک شخص کنترل‌گر زندگی را هم برای خود و هم اطرافیانش آن‌قدر سخت می‌کند که اگر به موقع درمان نشود، ممکن است اتفاقات جبران‌ناپذیری را رقم بزند. اما روش‌هایی برای غلبه بر این اختلال وجود دارند که اگر به موقع به کار گرفته شوند، فرد می‌تواند بر حس کنترل‌گری خود غلبه کند. اگر چنین شخصی را در اطراف خود می‌شناسید، پیشنهاد می‌کنیم این مقاله را برایش بفرستید، تا شاید کمک کوچکی در راه تغییرات بزرگ او شود.

درباره مهارت‌های اجتماعی بیشتر بخوانید!

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *