ما همان آدمهای دوران کودکی، نوجوانی، چند سال پیش یا حتی هفته قبل نیستیم! انسان در طول زندگی خود بارها دچار تغییر میشود و تحول فردی را در کنار این تغییرات تجربه میکند. بعضی از اتفاقات و تصمیمات، مسیر زندگی را برای همیشه تغییر میدهند و ما سر از جاهایی در میآوریم که از وجود آن بیخبریم!
انسان از موهبت قدرت انتخاب برخوردار است. او میتواند چیزهایی را که دوست ندارد در خود تغییر دهد. محل کارش را برای همیشه ترک کند یا به کشور جدیدی مهاجرت کند. بااینوجود فاصله زیادی بین حرف و عمل وجود دارد! تعدادی از مردم بهراحتی از میان تغییرات زندگی عبور میکنند، اما تعدادی دیگر حتی از تغییر نوع غلات صبحانه خود عاجزند!
نکته کلیدی در نحوه نگرش شما به تحول فردی، میزان پذیرش عدم قطعیت مسیر و قدرت سازگاری است. شواهد زیادی این مسئله را تایید میکنند. مردم از طلاق فراری هستند، چون از تصور عواقب آن میترسند! افراد از عواقب تغییر، بیشتر از خود تغییر نگرانی دارند و همین است که بسیاری از افراد، سالها برای گرفتن یک تصمیم درجا میزنند. یاد گرفتن مدیریت تغییر این فرصت را به شما میدهد تا کنترل بیشتری بر این احساسها و پذیرش عدم قطعیت داشته باشید و روزهای بعد از تغییر را بهتر مدیریت کنید. به همین دلیل در این مقاله از مجله بوکاپو بهتر دیدیم درباره تحول فردی و مدیریت تحول فردی صحبت کنیم و مهارتهای سادهای را برای طی کردن بهتر این مسیر به شما یاد بدهیم.
تحول فردی چیست؟
روزی که فرد با خود بگوید: کسی که هستم، آن چیزی نیست که همیشه میخواستم باشم. کاری که دارم، آن کاری نیست که همیشه میخواستم انجام دهم. زندگیای که دارم، زندگیای نیست که همیشه میخواستم داشته باشم. گام مهمی در مسیر تحول فردی برداشته است. تحول فردی با خودآگاهی شروع میشود؛ زمانی که فرد آگاهانه تصمیم میگیرد بهترین نسخه از خودش را زندگی کند!
مثال جالبی که دررابطهبا تحول فردی میزنند، تبدیلشدن کرم ابریشم به پروانه است! تحول فردی رویکردی مثبت دارد و زندگی فرد را از جنبههای مختلفی تغییر میدهد.
پیشنهاد مطالعه: ۷ نکته مهم در مدیریت تحول فردی
مدیریت تحول فردی و شخصیتی در زندگی
انسان برای خارجشدن از منطقه امن (Comfort Zone) زندگی دچار ترس و نگرانیهای بسیار میشود. همانطور که از اسم آن پیدا است، در این منطقه فرد احساس آرامش میکند و استرس کمی در زندگی دارد. هرچند فرد میداند که از شرایط خود راضی نیست و نیاز به تغییر دارد، اما سؤالهای زیادی که در ذهن او میچرخند، مانع میشوند که بخواهد به خارجشدن از منطقه امن خودش فکر کند. اگر من از پس این مشکلات بر نیایم چه میشود؟ اگر من موفق نشوم دیگران درباره من چه فکری میکنند؟ اگر مهاجرت کنم و کار پیدا نکنم چگونه به کشورم برگردم؟ اگر کسبوکار جدید من رونق نداشت، چگونه این بدهیها را جبران کنم؟
بار منفی این سؤالات مانع از این میشوند که فرد بخواهد منطقه امن خود را ترک کند. بااینوجود، چه کسی انکار میکند که کسب موفقیت با خارجشدن از این منطقه همراه نیست؟ انسان برای موفق شدن باید راهی را امتحان کند که همیشه از انجام آن ترس و نگرانی داشته است. راههای جدید شما را به موفقیتهای جدید میرسانند. مدیریت تحول فردی در این مسیر با فرد همراه میشود و او را هدایت میکند تا نگرانی های سازنده زندگی را درک کند. در این حالت امکان کسب موفقیت بیشتر است و فرد در طول مسیر احساس تنهایی کمتری میکند!
نکات مهم مدیریت تحول فردی
ما بهعنوان انسان دائماً در حال تغییر هستیم؛ بزرگ میشویم، ازدواج میکنیم، شغل خود را تغییر میدهیم، بچهدار میشویم، نقلمکان میکنیم، بیمار میشویم، بلایای طبیعی را تجربه میکنیم، دوستان نزدیک و خانواده خود را از دست میدهیم. بسیاری از ما بدون فکرکردن به مدیریت تحول فردی این تغییرات را پشت سر میگذاریم. یادگرفتن نکات مهم مدیریت تحول فردی، به شما کمک میکند این تغییرات را در زندگی بهتر مدیریت کنید.
۱ – نیاز به تغییر را درک کنید
چرا میخواهید تغییر کنید؟ هدف شما از ایجاد تغییر و تحول در زندگی شخصیتان چیست؟ مزایای این تغییر چیست؟ چگونه این تغییر بر کار شما تأثیر مثبت میگذارد؟ پاسخ به این سؤالات ذهن شما را برای تغییر آمادهتر میکند. از طرف دیگر، از خود بپرسید اگر این تغییر را در زندگی خود ایجاد نکنید، چه تأثیر منفی بر زندگی شما خواهد گذاشت؟
۲ – پذیرفتن چیزهایی که نمیتوانید آن را تغییر دهید
اگر شبها موقع خوابیدن از این پهلو به آن پهلو میشوید و نگران چیزی هستید، در این شرایط از خود بپرسید: آیا میتوانم از وقوع این اتفاق در آینده جلوگیری کنم؟ اگر پاسخ یک «نه» بزرگ است، چرا ذهن خود را با فکرکردن به آن خسته میکنید؟ موضوع را کنار بگذارید و به چیزهای دیگری فکر کنید. معمولاً در این مواقع انسان با فکرکردن به اتفاقات نیامده و حدس و گمانهای زیاد درباره آینده خودش را آزار میدهد.
رهاکردن افکار نگران کننده کار آسانی نیست؛ اما استرس داشتن برای اتفاقاتی که روی آنها کنترلی ندارید چه سودی برای شما دارد؟ این افکار منفی و مزاحم مثل خوره ذهن و روان آدم را میخورند و چیزی جز اختلال اضطراب برای فرد به همراه ندارد. افراد موفق در این شرایط چیزهایی را که نمیتوانند تغییر دهند میپذیرند و به چیزهایی فکر میکنند که میتوانند آنها را تغییر دهند.
۳ – احساسات خود را درک کنید
تغییر کردن، احساسات مختلف و متناقضی را در فرد بیدار میکند. گاهی واکنشهای ما میتواند شبیه به واکنشهایی باشد که در موقعیتهایی مانند طلاق، غم ازدستدادن عزیزان یا بلایای طبیعی از خود بروز میدهیم. جنس احساسات از انکار تا خشم و پذیرش تغییر میکند؛ بنابراین بهتر است با این احساسات آشنایی داشته باشیم:
- انکار: فرد تغییر موقعیت خود را آگاهانه یا ناآگاهانه انکار میکند.
- عصبانیت: چرا این اتفاق برای من افتاده است؟ ممکن است از خود، دیگران و همه دنیا شاکی باشد.
- چانهزنی: افراد میخواهند احساس بد را به تعویق بیندازند. مثلاً میخواهند بعد از طلاق با شریک زندگی خود دوست بمانند!
- افسردگی: این کار چه فایدهای دارد؟ چه کسی به آن اهمیت میدهد؟ فرد احساس غم، ترس و پشیمانی میکند.
- پذیرش: من از پس آن بر میآیم! در این مرحله فرد نهتنها تغییر را میپذیرد و با آن کنار میآید، بلکه باتوجهبه شرایط و گزینههای موجود برای خود برنامه ریزی میکند.
۴ – برنامه ریزی مشخصی داشته باشید
تحول فردی یکشبه اتفاق نمیافتد و باید برای آن برنامه ریزی مشخصی داشته باشید. شما باید مسیر خود را بشناسید تا آگاهانهتر در این راه قدم بردارید. شما باید بدانید چه چیزی قرار است اتفاق بیفتد و برای آن آموزشهای لازم را ببینید. علاوه بر این، چه کسی در این راه میتواند همراه خوبی برای شما باشد؟ این مسئله را با او در میان گذارید و بخواهید به شما کمک کند.
برنامه ریزی از جهات دیگری هم به مدیریت تحول فردی کمک میکند. تصور کنید در میانه مسیر تحول فردی از تصمیم خود پشیمان شدهاید. در این شرایط، نگاهکردن به برنامهریزیهای خود تا حد زیادی خیالتان را راحت میکند و به شما اطمینان میدهد که از پس مشکلات برمیآیید.
۵ – تعادل را در زندگی ایجاد کنید
انسان مسئولیتهای مختلفی در قبال خود، خانواده، کار و جامعه دارد. تمرکز کردن بر یکی از اینها و غافل شدن از بقیه موارد، تعادل زندگی شما را بهم میریزد. گاهی ما آنقدر وقف کار خود میشویم که از خانواده و خودمان غافل میمانیم. به همین دلیل ایجاد تعادل در زندگی برای کسب رضایت بیشتر از تغییرات اهمیت زیادی دارد.
مدیر موفقی که تماموقت خود را صرف بهبود اوضاع سازمان و رشد و توسعه آن میکند، از بزرگشدن بچههای خود غافل میماند. این غفلت کردن، نتیجهای جز پشیمانی و احساس عدم رضایت در انتهای مسیر نخواهد داشت. ایجاد تعادل نیازمند برنامهریزی و نظم و انضباط شخصی است. شما باید آگاهانه برای ایجاد تعادل در زندگی تصمیم بگیرید و زمان و انرژی خود را بر اساس آن تقسیمبندی کنید.
۶ – با خودتان صادق باشید
بسیاری از مردم به دنبال چیزهایی هستند که جامعه، رسانههای اجتماعی و خانواده به آنها القا کردهاند. آنها فکر میکنند باید آن چیزها را در زندگی داشته باشند تا احساس خوشحالی کنند و فرد مهمی قلمداد شوند. باید قبل از هر چیز از خودتان بپرسید واقعاً از این زندگی چه میخواهید؟ بهدستآوردن چه چیزی عمیقاً خوشحالتان میکند؟ قلب و ذهن شما باید باهم هماهنگ باشند تا انرژی کافی برای تحول فردی و ایجاد تغییر را داشته باشید.
همه میدانیم که در سالهای اخیر اخبار ادامه تحصیل در خارج از کشور و مهاجرت چه قدر داغ شده است. در این میان افراد زیادی تحتتأثیر جو موجود دست به انتخاب میزنند و سختیهای مسیر را به جان میخرند. آیا خبر از حال آنها بعد از مهاجرت دارید؟ مهاجرت تصمیم سختی است و هرکسی توان رویارویی با حجم تغییرات آن را ندارد. در این میان، افرادی که ناخواسته سوار موج شدهاند، با احتمال بالاتری به افسردگیهای بعد از مهاجرت دچار میشوند. به همین دلیل است که در مسیر تحول فردی باید صادقانه روبه روی خود بنشینید و روشن کنید که از این زندگی چه میخواهید.
۷ – دید مثبتی به تغییرات داشته باشید
مهمترین گام در مسیر مدیریت تحول فردی، داشتن ذهنیت مثبت نسبت به تغییرات است. شما نمیتوانید از وقوع بعضی از تغییرات جلوگیری کنید، اما شما مسئول نوع واکنش خود به آنها هستید. ذهنیت مثبت از افکار مثبت نشئت میگیرد! بهتر است بهجای اینکه مدام با خود تکرار کنید که «من نمیتوانم»، به خود بگویید: «البته که میتوانم!». مثبت اندیشی باعث افزایش اعتماد به نفس، شادی و سلامتی در افراد میشود و شما با احتمال بالاتری به اهداف خود میرسید.
کتاب های تحول فردی را بهتر بشناسید
یکی از راههای رشد و توسعه مهارتهای فردی کتاب خواندن است. افراد با کتابها، دید گستردهتری نسبت به مسائل پیدا میکنند و روشهای مقابله با چالشهای پیش رو را بهتر یاد میگیرند. انواع روشهای برنامه ریزی، ترک عادتهای مخرب، کسب عادتهای جدید و راههای رسیدن به موفقیت را میتوان از کتابها یاد گرفت. به همین دلیل خواندن کتاب های تحول فردی همراه خوبی برای شما در تغییرات مهم زندگی هستند. در زیر به تعدادی از کتاب های تحول فردی اشاره کردهایم که خلاصه و توضیحات همه آنها در خلاصه کتاب های بوکاپو پیدا میشوند.
۱ – کتاب همه چیز را تغییر بده
تابهحال به این فکر کردهاید که چرا ۹۵ درصد از رژیمهای غذایی با شکست مواجه میشوند؟ چرا تصمیمات سال نو بیش از چند روز طول نمیکشد؟ خواندن این کتاب برای افرادی مناسب است که در عملی کردن تصمیمهایشان با شکست مواجه میشوند. علاوه بر این، این کتاب همراه خوبی برای آنهایی است که عادات خود را بهسختی تغییر میدهند یا نمیتوانند از پس تغییر آنها بر بیایند.
نویسندگان این کتاب، از استادان مشهور برنامههای آموزشی برای تغییر هستند. خلاصه کتاب همه چیز را تغییر بده در بوکاپو را بخوانید و در طول ۴۰ دقیقه یاد بگیرید که چگونه تغییرات مهمی را در زندگی خود تجربه کنید!
۲ – کتاب اثر مرکب
تصور جابهجا کردن یک کوه کاملاً غیرممکن به نظر میرسد؛ اما اگر همین کوه را به سنگهای کوچک تبدیل کنید، بالاخره روزی فرا خواهد رسید که بتوانید تمامی سنگها را جابهجا کنید! کتاب اثر مرکب نیز بر تغییرات کوچک و مستمر روزانه تاکید دارد. دارن هاردی در این کتاب معتقد است، تا زمانی که یک فرد، تغییری را در امور روزانه و آنچه که بهصورت روزمره انجام میپذیرد، اعمال نکند؛ قادر به تغییر زندگی خود نیست.
خواندن کتاب اثر مرکب برای افرادی مناسب است که میخواهند تغییرات ماندگاری در زندگی خود ایجاد کنند، عادات بد خود را با عادات خوب جایگزین کنند و زندگی خوبی برای خود فراهم کنند.
۳ – کتاب بهتر از قبل
فردی که تا ۴ صبح بیدار میماند و تا ۱۲ ظهر میخوابد را تصور کنید. عادتهای روزمره این فرد، شالوده زندگیاش را به هم ریخته است. او به وقت ناهار صبحانه میخورد و خوردن صبحانه را کلاً بیخیال میشود. خواب مفید نیمهشب را فدای شب زنده داریهای خود میکند و خسته و خوابآلود وارد روز بعد میشود. گرچن روبین معتقد است برای تغییر زندگی، باید از عادتهایمان شروع کنیم. باید بدانیم که چگونه میتوانیم عاداتمان را تغییر دهیم و این همان موضوعی است که روبین در کتاب بهتر از قبل دربارهاش صحبت میکند.
۴ – کتاب مرا بیرون بیاور
رویارویی با تغییر چیزی نیست که همه افراد با شوقوذوق فراوان به سمت آن بروند. برعکس این قضیه بیشتر صادق است. خواندن این کتاب برای آن دسته از افرادی مناسب است که برای تغییر امروزوفردا میکنند و از آن فراری هستند. پیتر هیمن، نویسنده این کتاب، خوانندگان را ترغیب میکند که افکار منفی خود را نادیده بگیرند و با کمکگرفتن از خلاقیت و نقاط قوت خود به سمت موفقیت پیش بروند.
۵ – کتاب عادت های اتمی
عادتها ما را میسازند! شاید شنیدن این جمله خیلی به مذاق همه خوش نیاید، اما آدمی بنده عاداتش است. اگر میخواهید تحول فردی را تجربه کنید و از چیزهای آزاردهنده دوری کنید، باید عادات منفی خود را با عادات مثبت جایگزین کنید. جیمز کلییر نیز مانند دارن هاردی به تغییر عادتهای کوچک روزمره اعتقاد دارد و این رویکرد را در درازمدت مؤثر میداند.
تحول فردی با تغییر عادتهای معمول زندگی همراه است. به همین دلیل در معرفی کتاب های تحول فردی سعی کردیم به شما کتابهایی را پیشنهاد بدهیم تا هرچه سریعتر عادتهای بد خود را با عادتهای خوب جایگزین کنید. اگر به کتابهای بیشتری در این زمینه نیاز دارید، پیشنهاد میکنیم به قسمتهای خلاصه کتاب های موفقیت و انگیزشی در بوکاپو و خلاصه کتاب های رشد و توسعه مهارتهای فردی در بوکاپو مراجعه کنید.
نتیجه گیری
انسان در مسیر زندگی با چالشهای زیادی مواجه میشود و هر کدام از این چالشها تغییر و تحولاتی را در او ایجاد میکنند. تغییر جزء جداییناپذیر زندگی انسان است. گاهی او تصمیم میگیرد چیزی را درون خود تغییر دهد و گاهی به جبر زمانه مجبور به تغییر میشود. نکته مهمی که در مسیر تحول فردی وجود دارد، میزان انعطاف در برابر این تغییرات است. به میزانی که انسان سازگاری بیشتر و انعطاف بالاتری در مقابل تغییرات از خود نشان دهد، میتوان امیدوار بود که راحتتر میتواند عادتهای بد خود را ترک کند و شرایط زندگی بهتری برای خود فراهم کند.
تحول فردی با رویکرد تغییرات مثبت در زندگی شخصی و کاری همراه است. به همین دلیل به تلاش فرد برای تغییر آنچه که هست به آنچه میخواهد باشد را تحول فردی میگویند.
مدیریت تحول فردی به کنترل احساسات فرد در طول مسیر تغییر کمک میکند. فرد با استفاده از مدیریت تحول فردی یاد میگیرد که با برنامه ریزی پیش برود و در زندگی خود تعادل ایجاد کند.