زمانی که ترس از هیولاهای پنهان در تاریکی، خواب کودکانهام را برمیآشفت، زمانی که دست سنگی و سرد تنهایی قلب کوچکم را میفشرد، کتابها، واژهها، جملهها مأوایم شدند.
زمانی که انبوه اندوه، کلمهها را از زبانم ربود، زمانی که سکوت سرد بر قلبم سایه افکند، قلم دستم را گرفت و نگاشتن را آغاز کرد. و از از آن زمان ابدی و ازلی، آن کودک گمگشته، سرگردان وادی نامتناهی خواندن و نوشتن شد.
و سوگند به قلم و آنچه مینگارد… .
سه شنبه, ۹ اسفند ۱۴۰۱
6 دقیقه
آنچه از مزایای شکست نمیدانید! چگونه شکست خوردن ما را به اهدافمان نزدیک میکند؟
رابرت اف کندی سیاستمدار امریکایی گفته است «تنها کسانی که شجاعانه به استقبال بزرگترین شکستها...