صبح شنبه خود را چگونه آغاز میکنید؟ سرشار از انرژی و یا همراه با عذاب؟ آیا اخیراً از خود پرسیدهاید که به کار مناسبی مشغول هستید؟ اصلاً از اینکه شغل مناسب شما چیست، اطلاع دارید؟ تعیین این موضوع که آیا در حال حاضر رضایت شغلی دارید، اینکه این شغل برای شما مناسب هست یا نه و اینکه چرا این موضوع مهم است، به نیات شخصی و محیط پیرامون هر فرد بستگی دارد.
برای برخی از افراد شغل مناسب، شغلی است که برای آنان درآمد بالایی را ایجاد کند. برای برخی دیگر، رضایت از شغل در گرو داشتن گروهی است که از آنان حمایت کنند. در این مقاله از مجله بوکاپو به بررسی تعریف رضایت شغلی، عوامل مؤثر بر آن و سایر ابعاد این مسئله میپردازیم.
رضایت شغلی چیست؟
رضایت شغلی میتواند برای افراد مختلف، معنای متفاوتی داشته باشد. ولی بهصورت کلی تعریف رضایت شغلی به این معناست که بهطور مثال یک کارمند از شغل خود احساس انگیزه، خرسندی و رضایت میکند. این موضوع زمانی اتفاق میافتد که کارمند احساس کند ثبات شغلی و فرصت رشد داشته و تعادل بین زندگی و کار او برقرار است.
اگر یک فرد رضایت از شغل خود دارد، بدین معناست که کار، انتظارات فرد را برآورده میسازد. یک نفر میتواند نسبت به یک شغل بهصورت کلی احساس رضایت داشته و یا اینکه صرفاً نسبت به برخی از جنبههای آن احساس خوبی داشته باشد. شاید تعریف این واژه ساده باشد اما اندازهگیری آن آسان نیست. چرا که مبتنی بر ادراکات و احساسات ذهنی بوده و از عواملی مانند پرداخت، محیط اداری و فرهنگ سازمان نیز تأثیر میپذیرد.
ازآنجاییکه یکی از المانهای اصلی در این خصوص، داشتن علاقه به کاری است که انجام میدهید، پیدا کردن شغل و یا المانهایی که دوست دارید در شغل شما وجود داشته باشد، بسیار حائز اهمیت است. کتاب شغل مورد علاقه نوشته آلن دوباتن راهنمای بسیار خوبی در این زمینه است.
تأثیر رضایت شغلی در موفقیت
تاثیر رضایت شغلی را از دو جنبه موفقیت سازمانی و موفقیت فردی میتوان بررسی کرد.
-
از منظر موفقیت فردی
کارکنانی که رضایت بسیار بالایی دارند، از سلامت جسمی و روانی بهتری برخوردار بوده، وظایف جدید مرتبط با شغل را بهراحتی یاد گرفته و استرس و ناآرامی شغلی کمتری دارند. چنین کارکنانی، همراهی بیشتری در زمینه کمک به همکاران و مشتریان خواهند داشت. افرادی که میزان بالایی از رضایت را تجربه میکنند، معمولاً از حداکثر ظرفیت مهارتی خود استفاده میکنند.
همچنین اعتماد به نفس بالاتری داشته، انسانهای شادتری بوده و درنهایت وظایف شغلی خود را با اهداف شخصی همراستا میبینند. در کنار موارد قبلی، میتوان به پیشگیری از تعویض شغلهای مکرر و متحمل شدن هزینههای جانبی آن، افزایش بهرهوری و پویایی در محیط کار اشاره کرد.
-
از منظر موفقیت سازمانی
شکی نیست که کارمندان خوب، ارزشمندترین دارایی یک سازمان هستند. راضی نگهداشتن کارکنان به تقویت شرکت از بسیاری جهات کمک میکند. کارکنان شاد عملکرد بهتری دارند، به تکالیف و وظایف خود متعهدتر بوده و نتایج بهتری ارائه میدهند. همچنین احتمال بیشتری دارد که برای مدت طولانیتری در سازمان مانده و وفادارتر باشند.
ایجاد رضایت شغلی در یک سازمان، نتایج زیر را در بر خواهد داشت:
- بالا رفتن سطح نوآوری
- غیبت کمتر و مشارکت بیشتر کارمندان
- فرهنگ سازمانی بهتر
- افزایش سطح بهرهوری
- کاهش نرخ خروج سازمان
- کمک به حفظ کارمندان کلیدی
- کیفیت بهتر محصول یا خدمات شما
- افزایش رضایتمندی مشتریان
-
انواع رضایت شغلی
رضایت شغلی انواع مختلفی دارد و بهصورت کلی، در واقع ترکیبی از رضایت درونی و بیرونی است. رضایت درونی مربوط به زمانی است که کارکنان فقط به نوع کار و وظایفی که انجام میدهند، توجه میکنند. درحالیکه رضایت بیرونی زمانی مطرح میشود که کارکنان شرایط کاری مانند حقوق، همکاران و سرپرست خود را نیز در نظر میگیرند.
قطعاً یکی از عواملی که باعث رضایت درونی هرکسی میشود این است که از تمام استعدادها و نقاط قوت فرد در یک شغل استفاده شود. برای خودشناسی بیشتر و آگاهی از نقاط قوت خود، مطالعه کتاب ۵ نقطه قوت برتر خود را بشناسید، بسیار مفید خواهد بود.
آگاهی از این موضوع به بررسی مشاغل از هر دو منظر کمک میکند. بهعنوان مثال، اگر از شغل فعلی خود رضایت ندارید، میتوانید بررسی کنید که آیا به دلیل نوع کاری که انجام میدهید ناراضی هستید (رضایت درونی) یا به خاطر شرایط کاری (رضایت بیرونی) این اتفاق افتاده است؟ داشتن حس رضایت از کار، به میزان زیادی تابع انتظارات است. به دنبال چه عواملی در یک شغل هستید؟
عوامل مؤثر بر رضایت شغلی و مولفه های رضایت شغلی
همه ما ممکن است مؤلفههای رضایت شغلی را در ذهن داشته باشیم که بر رضایت ما از کار تأثیرگذار باشند، اما تحقیقات علمی، ده مؤلفه تأثیرگذار در این خصوص را عنوان کردهاند:
-
ارتباطات
ارتباطات میتواند برای حفظ میزان رضایت، هم در سطح شخصی و هم در سطح حرفهای بسیار مهم باشد. این موضوع زمانی خود را نشان میدهد که کارمندان اجازه داشته باشند تا در صورت لزوم صریح، قابلاعتماد و حتی مخالف باشند. برای تنظیم بهتر ارتباطات سازمانی و آشنایی بیشتر با این مسئله، مطالعه مقاله ۷ مهارت مدیریت ارتباط سازمانی موثر به شما کمک میکند.
-
فرهنگ
تعریف فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی ارتباط مستقیم دارد. زیرا ارزشها و راهنماییهایی را در مورد مسائلی از اهداف سازمانی تا سطوح مناسب تعامل بین کارکنان ارائه میدهد.
-
امنیت
جای تعجب نیست که وقتی یک فرهنگ در یک محل کار ایجاد شود، میتوان با افزایش حس امنیت، رضایت را افزایش داد. احساس امنیت ممکن است از این ناشی شود که شما بدانید برای یک سازمان خوش آتیه و با اهداف بلند مدت کار میکنید. افزایش امنیت، احساس تعلق به سازمان را در کارکنان افزایش میدهد. این پارامتر را میتوان با داشتن ارتباطات صادقانه و شفافیت در یک سازمان افزایش داد.
-
رهبری
رهبران با اطمینان از اینکه ارتباطات در سازمان شفاف بوده و آموزش وظایف به شکل درست و مناسب برای کارکنان صورت گرفته، میتوانند انگیزه افراد را افزایش داده و با هدایت آنان در جهت رسیدن به یک چشمانداز یا مجموعهای از اهداف، سطح رضایت را بالا ببرند. با توجه به اینکه رهبری تأثیر مهمی بر رضایت شغلی دارد.
نقش رهبری در سازمان نهتنها در این بخش، که در قسمتهای دیگر نیز به شکل محسوسی احساس میشود. کتاب ۲۱ قانون انکارناپذیر رهبری، با بیان اصلیترین قوانین رهبری، به کارآفرینان کمک میکند تا خود را به رهبران بهتری برای سازمان خود تبدیل کنند.
-
فرصتها
زمانی که فرصتهای چالش برانگیزتری به وجود میآیند، کارکنان رضایت بیشتری از شغل خود دارند. این امر میتواند منجر به مشارکت در پروژههای جذاب و متنوع شده و کارمندان را از یکنواختی یک نقش دور کند.
-
توسعه شغل
کارمندان زمانی میتوانند رضایت بیشتری داشته باشند که بدانند برنامهای شخصیسازیشده برای آنها وجود دارد. فراتر از ماهیت رسمی ارزیابیها، اگر مسیری برای رشد وجود داشته باشد، میتواند باعث شادی کارکنان برای مدتی طولانیتر بشود.
برای اینکه این موضوع برای کارکنان ملموستر باشد، بهتر است که مدیران سازمان با هر یک از افراد در خصوص مسیر شغلی آنها صحبت کنند. در مقاله مسیر شغلی قطب نمای موفقیت در کسبوکار، ابعاد مختلف آن موضوع بررسی شده است.
-
شرایط کار
اگر یک محیط کاری منعطف و مبتنی بر همکاری باشد، میتواند باعث افزایش رضایت کارکنان شود. این به معنای ایجاد مکانی است که در آن به ایدهها و نظرات مختلف احترام گذاشته شده، بازخورد صادقانه و سازنده داده میشود، فرصتهای هدایت کاری برای کارکنان وجود داشته و به دور از آزار و اذیت است.
-
تیپ شخصیتی فرد
ممکن است اغلب عناصر مربوط به رضایت شغلی، ریشه در عناصر خارج از کنترل کارکنان داشته باشند (مانند رهبری مدیران و ارتباطات رهبران شرکت)، اما نقش خود کارمندان چیست؟ آیا آنها میتوانند سطح رضایت خود را کنترل کنند؟ تحقیقات علمی نشان میدهند که میتوان رضایت از شغل را با میزان فعال بودن کارمند در محل کار تعیین کرد. آیا یک کارمند فعالانه به دنبال یک مدیر برای بازخورد میرود؟
آیا کارمند سعی میکند به اهداف شرکت پایبند بوده، جلسات را رهبری کرده و در صورت عدم اطمینان در مورد چگونگی تکمیل کار، سؤال بپرسد؟ اگر پاسخ به این سؤالات مثبت است، این کارمندان کسانی هستند که میتوانند رضایت بیشتری در محل کار داشته باشند. فعال بودن در محل کار، میتواند منجر به ارزیابیهای مثبت شغلی شده و هنگامیکه به کارمند بازخورد داده میشود، باعث افزایش رضایت میشود.
-
حقوق و مزایا
موفقیت سازمان و رضایت از شغل، با اینکه کارکنان احساس کنند حقوق و مزایای کافی دریافت میکنند مرتبط است. درحالیکه پرداخت و مزایا تنها دلیل رضایت کارکنان در محل کارشان نیست. تحقیقاتی که بیش از ۳۰ سال پیش انجام شده، نشان میدهد که دستمزد و مزایا، رتبه بالایی را در فهرست عوامل مؤثر بر رضایت شغلی کسب کرده است.
مذاکره بر سر حقوق و دستمزد، از چالشبرانگیزترین مراحل استخدام هر فردی در سازمان است. برای اینکه بتوانید از این مرحله با موفقیت عبور کنید، مطالعه کتاب مذاکرات سرنوشتساز کمککننده خواهد بود.
-
پاداش و قدردانی
فراتر از آورده مالی و پرداخت منصفانه برای کاری که فرد انجام میدهد، رضایت شغلی در گرو این است که سیاستهای ارتقای سازمانی، بدون ابهام و مطابق با انتظارات کارکنان باشد. یک یافته کلیدی در این زمینه این است که رضایت از یک شغل منحصراً به دستمزد مربوط نبوده، بلکه به میزانی که فرد احساس کند از دستاوردهای آنان عادلانه تقدیر میشود نیز بستگی دارد.
مثال برای رضایت شغلی
در این بخش از مقاله به بررسی اقدامات شرکت گوگل برای افزایش رضایت کارکنان میپردازیم. این شرکت علاوه بر اینکه تلاش میکند تا مصرفکننده نهایی خود را همواره راضی نگه دارد، اقدامات زیادی را نیز برای رضایت کارکنان خود انجام میدهد. جالب است بدانید که گوگل خیلی به عناوین کارمندان اهمیت نمیدهد، بلکه بیشتر به اینکه کارکنانش چه طور رهبرانی هستند اهمیت میدهد. این ما را به اهمیت رهبری مثبت در رضایت شغلی بازمیگرداند.
گوگل استعدادها را با دستمزد رقابتی جذب و با اجازه دادن به دورکاری، کارمندان را راضی نگه میدارد. این کار درک تعادل کار و زندگی و کمک به حفظ آن را نشان میدهد. همچنین بر اساس آمار، تقریباً سه چهارم کارمندان گوگل، شغل خود را معنادار دانسته و به این استناد میکنند که مأموریت گوگل سازماندهی اطلاعات و سادهسازی دسترسی به آنها در سطح جهانی است.
کارمندان این شرکت فکر میکنند که هدف آنها از کار در گوگل، بیشتر یک هدف اخلاقی است تا یک هدف تجاری. این طرز تفکر به نوبه خود باعث ایجاد انگیزه برای نوآوری و ورود به حوزههای جدید میشود. مطمئناً کارکنان گوگل نشان میدهند که راضی بودن از شغل میتواند منجر به حمایت کارکنان از اهداف و مقاصد سازمان شود. اگر به نکاتی که یک شرکت بزرگ و موفق در حوزه مدیریت منابع انسانی خود رعایت میکند علاقه دارید، مطالعه کتاب اسرار کار، به روایت این سیاستها در شرکت گوگل میپردازد.
رضایت شغلی در سازمان
هر سازمانی ویژگیهای خاص خود را دارد. ممکن است چیزی برای یک شرکت کار آمد بوده اما برای شرکت دیگر بدون استفاده باشد. اما تعدادی از فعالیتهای مشخص وجود دارند که منجر به افزایش رضایت شغلی در سازمان میشوند.
-
از کارکنان در مورد انگیزههای شخصی آنها بپرسید
از گروه خود بپرسید که چه میخواهند. این کار میتواند بهسادگی طی جلسات گروهی انجام شود که در آن هر کس صراحتاً در مورد مسائلی که در وظایف خود با آن مواجه است بحث میکند.
-
کاهش مدیریت خرد
هیچکس دوست ندارد با مدیری کار کند که دائماً به او امر و نهی میکند. کاهش مدیریت خرد، به کارکنان این احساس را میدهد که مورد اطمینان واقع شده اند و آنان نیز این اعتماد را جبران خواهند کرد. با حذف مدیریت خرد، یک وظیفه از یک کار صرف، به چیزی که مسئولیت فرد است تبدیل میشود.
-
بهبود محیط کاری
بهبود چیزهای کوچک، میتواند تأثیر زیادی بر رضایت گروه شما داشته باشد. این لزوماً به معنای صرف هزینههای کلان برای تجهیزات جدید یا لوازم اداری نیست. دستگاه قهوهساز یا تجهیزات آشپزخانه جدید یا صندلی راحت و ارگونومیک برای کارمندان، تفاوت را ایجاد میکند. یک نظرسنجی در مورد این که کارکنان در محیط کار خود چه میخواهند انجام دهید.
-
بهبود ارتباطات در تمامی سطوح
بهبود ارتباطات رهبران نسبت به کارمندان در یک سازمان و مهمتر از آن، ارتباطات کارمندان نسبت به رهبران، با افزایش رضایت شغلی در بسیاری از سازمانها همراه بوده است. کارکنان باید اجازه داشته باشند که انتقادگر بوده و احساس کنند که میتوانند نگرانیهای خود را در محیطی امن مطرح کنند. اگر کارمندان بترسند، بعید است که تلاش زیادی برای کار انجام داده و احتمالاً میخواهند در اسرع وقت شغل خود را ترک کنند.
-
برنامهای برای قدردانی از کارکنان داشته باشید
قدردانی از کارمندان لزوماً به این معنی نیست که هر چند وقت یکبار، نام آنها را روی برد بزنید، این کار میتواند از طریق تشکر انفرادی مدیر از زیردست خود صورت بگیرد.
-
استرس زمانی را کاهش دهید
به نظر میرسد که ضرب العجلهای زمانی، یکی از منابع اصلی استرس برای بسیاری از کارمندان هستند. سازمانها باید از طریق برنامهریزی و زمانبندی پروژهها از قبل و یا کاهش ساعتهای جلسات کاری، این استرس را کاهش دهند. از کارمندان بخواهید که برای چند هفته، گزارشی از کارهایی که نیازی به انجامشان نیست تهیه کنند.
کاهش این وظایف از طریق واگذاری کارها میتواند زمان لازم برای انجام کارهای اصلی را در اختیار فرد قرار دهد. بخشی از این استرسها ناشی از عدم مدیریت زمان درست توسط کارکنان است. یکی از معروفترین کتابهایی که هرکسی برای مدیریت زمان باید آن را مطالعه کرده باشد، کتاب قورباغه ات را قورت بده اثر برایان تریسی است.
نتیجه گیری:
داشتن رضایت شغلی، آرزویی است که برای عدهای دستنیافتنی به نظر میرسد. این مسئله درنهایت موضوعی کاملاً فردی است و برای هرکسی تعریف متفاوتی میتواند داشته باشد. ولی المانهای مشخصی روی این موضوع اثر گذار هستند. خودشناسی و دروننگری، از اصلیترین ارکان کسب رضایت از شغل هستند.
سازمانها با توجه بیشتر به این مسئله، در نهایت بهرهوری سازمانی را افزایش داده و از هزینههای بعضاً غیرقابلجبران اجتناب میکنند. با آگاهی از شرایط کاری، فرهنگ سازمانی و ارزشهای مجموعه، میتوان در شرکتهایی مشغول به کار شد که فرد در کارش احساس معنا و رضایت داشته باشد.
رضایت شغلی به عنوان میزان رضایت یک فرد از شرح وظایف و محیطی که در آن کار میکند تعریف میشود. اگر یک فرد از شغل خود راضی است، بدین معناست که کار، انتظارات فرد را برآورده میکند.
کارکنانی که رضایت بسیار بالایی دارند، از سلامت جسمی و روانی بهتری برخوردار بوده، وظایف جدید مرتبط با شغل را بهراحتی یاد گرفته و استرس و ناآرامی شغلی کمتری دارند. بهرهوری و انگیزه آنان نیز بیشتر است.