بین احساسات متعدد و متفاوتی که در طول عمر و در تکتک لحظات زندگی تجربه میکنیم، احساس تنهایی یکی از غمگینانگیزترین و گزندهترین احساسات ماست. زمانی که رابطه عاطفیمان به بنبست میرسد، هراس تنها ماندن مضطربمان میکند.
هنگامی که در جمع دوستان پذیرفته نمیشویم و دیگران طردمان میکنند نیز همینطور. اگر دیگر یار و همدمی پیدا نکنیم که در کنارش به آرامش و شادی برسیم چه میشود؟ صدای ذهن رهایمان نمیکند چون تنهایی در روان انسان نخستین به معنی تهدید بقا نقش بسته است.
انکار نمیکنیم که طبیعت انسان به برقراری ارتباط، تمایل ذاتی و اشتیاق دارد و قطعاً زندگی در یک جزیره دورافتاده را برای تمام عمر انتخاب نمیکند. اما اینکه از خودمان فرار میکنیم و تا این حد نگران تنها ماندن هستیم، موضوع دیگری است.
هرچقدر تنهایی را بیشتر پس بزنیم، بیشتر دنبالمان میکند. هرچقدر برای تنها نماندن، با زبان بیزبانی از دیگران تمنا کنیم، بیشتر از ما دور میشوند.
درواقع راه حل، یافتن راهی برای تجربه نکرن احساس تنهایی نیست. در این مقاله از مجله بوکاپو میخواهیم در کنار هم به آگاهی بیشتری از احساس تنهایی، دلیل تجربه آن و نحوه به صلح رسیدن با آن برسیم.
احساس تنهایی چیست؟
احساس تنهایی یکی از آن احساسات عمیق انسانی است که همه ما کم و بیش آن را تجربه کردهایم. درواقع، همگی ما از دوران کودکی، از همان روزی که در مدرسه یا محله جدید دوستی نداشتیم، تازهوارد بودیم و خود را غریب ِکوچک جدامانده از بقیه آدمها میدانستیم، تنهایی را تجربه کردهایم.
بعدتر که سن و سال بیشتری پیدا کردیم، روابطمان گسترده شد و جزئی از یک کل بزرگتر بهنام اجتماع شدیم، تنهاییمان در موقعیتهای متفاوت، بیشتر شد. ما در بزرگسالی نیز لحظههای زیادی به دنبال همدم یا طرف گفتوگویی بودیم که بیهیچ قضاوتی ما را بشنود و در کنارش روزگار بگذرانیم، اما به در بسته خوردیم، باز هم احساس تنهایی را تجربه کردیم.
حتی گاهی باوجود شریک عاطفی، گروههای دوستی و موقعیت اجتماعی خوب هم، این احساس دست از سر ما برنداشت و وقتهای زیادی بهخاطر آن، برای خودمان غمگین شدیم.
شاید اولین و بهترین جوابی که میشود در پاسخ به سؤال «با احساس تنهایی چه کنیم» داد، این باشد که بدانیم همه آدمهای دنیا در هر جغرافیا و موقعیتی، تجربه چنین احساسی را داشتهاند. درک این موضوع که همگی ما در تجربه چنین احساسی مشترک هستیم، به ما کمک میکند تا آرام و قرار بگیریم.
بعد از پذیرش این احساس و آگاهی از اینکه ما در داشتن احساس تنهایی، تنها نیستیم، به دنبال برطرف کردن آن باشیم یا آن را یک فرصت تلقی کنیم. کتاب نابغه های تنها و فواید تنهایی دقیقاً به همین موضوع اشاره دارد: غنیمت را یک فرصت برای خودشناسی بدانیم.
علت احساس تنهایی
به نظر میرسد بهتر است از جزئیات و ویژگیهای این احساس به ریشه احساس تنهایی برسیم. اول از همه باید بدانیم که احساسات یک پدیده ذهنی هستند. درنتیجه، احساس تنهایی نیز در وهله اول، یک پدیده ذهنی است که روانِ ما را درگیر و رنجور میکند.
احساسات همه بار دارند. بار داشتن احساسات به این معنی است که یا مثبت هستند یا منفی. هیچ احساسات خنثایی وجود ندارد. نکته مهم این است که احساسات غالباً کوتاهمدت هستند و زمانِ دوام آنها را میتوان با تغییر بارشان (از حالت منفی به مثبت یا برعکس) معین کرد.
نکته مهمتر اینکه ما قادر نیستیم منطقمان را از احساساتمان جدا کنیم؛ درحالیکه تصور میکنیم چنین است. آنتونیو داماسیو در کتاب خطای دکارت این فرایند پیچیده ولی جالب و میخکوبکننده را بهخوبی توضیح میدهد. بنابر همین اصل، احساسات ما تمام تصمیمگیریهایمان را زیر نظر دارند. برای درک تأثیرات احساسات بر زندگی، پیشنهاد میکنیم نکات مهم این کتاب را حتماً در بوکاپو مرور کنید.
احساس تنهایی همه این ویژگیها را دارد، جز اینکه دوامش زیادتر از هر احساس دیگری است و لحظههای زیادی از زندگی ما را درگیر خودش میکند. اما اگر بخواهیم به زبان ساده از علت احساس تنهایی بگوییم: «احساس تنهایی غمِ حاصل از فقدان چیزی یا کسی است. غمی که با رنج و گزیدگی همراه است.»
همه ما انسانها از همان دوران کودکی که شروع به فهم جهان میکنیم، نیازمندِ ارتباطی نزدیک و عاطفی با دیگران هستیم و چون این امکان وجود ندارد که در لحظهلحظه عمر ما، این احساس نیاز برآورده شود، در ساحتهای مختلفی از زندگی، بار سنگین تنهایی را روی شانههای خود احساس میکنیم.
روانشناسی تنهایی
همانطور که در بالا اشاره کردیم، تنهایی یک پدیده ذهنی است. بنابراین، علاوهبر فیلسوفان که به چیستی تنهایی و ارتباط آن با معنای زندگی پرداختهاند، علم روانشناسی نیز ضمن تعریف احساس تنهایی، به افراد کمک میکند تا علاوهبر آگاهی از این احساس، بر آن فائق بیایند و از این حس در جهت رشد شخصی و توسعه فردی مدد بگیرند. در اصل، علم روانشناسی در تلاش است تا به ما بگوید که باید با احساس تنهایی چه کنیم و چطور در تلاش برای رفع آن باشیم.
روانشناسانی که در حوزه تنهایی تحقیق و پژوهش میکنند، معتقدند که باید برای درمان تنهایی آستین بالا زد؛ زیرا احساس تنهایی مفرط احتمال ابتلا به برخی از اختلالات روانشناختی را بالا میبرد. ازآنجاکه روابط اجتماعی و برخورداری از حمایت معنوی و عاطفی افراد امنی که با آنها رابطه مطلوب و خوشایندی داریم، ما را به درک متفاوتی از خود میرساند، تنهایی میتواند خدشه جبرانناپذیری به هویت فردی و اجتماعی ما بزند.
همچنین، برای ارتقای توسعه فردی و داشتن سلامت روان، ما نیازمندِ ارتباط با دیگران به شیوه صحیح و در قالب چهارچوبهای استاندارد بدون آسیب هستیم. ما در ادامه این نوشتار، به موضوع درمان احساس تنهایی هم خواهیم پرداخت، اما قبل از آگاهی از شیوههای درمان لازم است اطلاعات دقیقتر و جزئیتری درباره همه جوانب این احساس داشته باشیم.
تست احساس تنهایی
برای اطمینان از احساساتی که آنها را تجربه میکنیم، آزمونها و تستهای روانشناختی معتبری وجود دارد که با انجام آنها میتوان به شناخت درستتر و کاملتری از احساسات خود برسیم. برای درک و اطمینان از احساس تنهایی، تستهای معتبری وجود دارد که ما در اینجا به دوتا از آنها اشاره میکنیم:
تست آشر: پژوهشگران از این تست برای پیشبرد بسیاری از پژوهشها و بررسیهای خود کمک گرفتهاند. این تست که اولین بار توسط آشر برای سنجش میزان تنهایی طراحی شد، مخصوص کودکان بود که بهمرور برای افراد بالای ۱۳ سال نیز بازطراحی شد.
تست آشر دارای ۲۴ سوال پنج گزینهای است و انجام آن، اطلاعات دقیقی در دو موضوع احساس تنهایی عاطفی و احساس تنهایی اجتماعی به پژوهشگر و خود فرد میدهد.
تست ucla: راسل، پپلا و فرگوسن در دانشگاه کالیفرنیا و در سال ۱۹۷۸، پرسشنامه ucla را برای بررسی احساس تنهایی افراد طراحی کردند که دارای ۲۰ سوال است.
این تست دو بار در سال ۱۹۸۰ و ۱۹۹۳ بازبینی و برخی از نواقص آن رفع شد. این پرسشنامه، محدودیت خاصی ندارد و افراد مختلف میتوانند آن را انجام دهند.
پیشنهاد مطالعه: با احساس تنهایی چه کنیم؟انواع احساس تنهایی
تنهایی مثل هر حس دیگری میتواند جوانب و جزئیات خاص خودش را داشته باشد که بر اساس آنها بتوان دستهبندی خاصی برای این احساس درنظر گرفت. تنهایی را میتوان از دو منظر متفاوت تقسیمبندی کرد. اولی بر اساس مدتزمان چنین تجربهای و دومی بر اساس نوعِ احساس.
انواع تنهایی (براساس مدت زمان تجربه):
تنهایی گاهی در میانه روز و وقتی مشغول به کاری هستید، خودش را به شما نشان میدهد؛ گاهی هم در اوج بحرانهای بزرگ و جانفرسای زندگی که نیازمندِ حضور دیگری و آرامش درون در کنار افرادی هستید که قوت جانِ شما و دلیل صبوریتان باشند. از این رو میتوان تنهایی را براساس مدتزمانی که آن را احساس میکنیم، به سه دسته تقسیم کرد:
تنهایی موقتی (گذرا): گاهی پیش میآید که ما باوجود داشتن مراودات اجتماعی و آدمهای امن و صمیمی در بحبوحه برخی اتفاقات، احساس تنهایی کنیم؛ اما این احساس دیری نمیپاید و خیلی زود از ما دور میشود. اما تجربه این نوع از تنهایی در برقراری ارتباط موثر با دیگران نقش پررنگی خواهد داشت.
تنهایی مزمن: تنهایی مزمن یک دوره طولانیمدت چندینساله است که فرد یا بهشدت از اجتماع دور است یا هیچ رابطه اجتماعی مطلوب و خوشایندی ندارد. یافتن علت این نوع از تنهایی، یک الویت مهم است؛ زیرا همیشه به درونگرایی یا تمایل درونی فرد به دوری از جمع ارتباطی ندارد.
تنهایی انتقالی: فرد در مدتزمان خاصی، این نوع از احساس تنهایی را بهخاطر جدایی، سوگ عزیزان، مهاجرت، تبعید، زندانی شدن و… تجربه میکند. در تنهایی انتقالی، فرد در گذشتهاش روابط اجتماعی خوبی داشته، اما طبق شرایط خاصی این ارتباط را از دست میدهد.
در دستهبندی دیگری میتوان احساس تنهایی را از حیث نوعِ آنها و ماهیتشان مورد بررسی قرار داد و در سه دستهبندی جای داد:
تنهایی بین فردی: تنهایی بینفردی، همانطور که از عنوانش پیداست، ناشی از جداافتادگی و دور ماندن ما از افراد مختلفی است که روزگاری با آنها صمیمتی داشتیم یا دیگر قادر به تعامل و آشنایی با افراد جدید نیستیم.
از عوامل این تنهایی میتوان به ناتوانی در برقراری ارتباط، نداشتن مهارتهای اجتماعی، مهاجرت، نداشتن زبان و جهانبینی مشترک و… اشاره کرد.
تنهایی درونی: تنهایی درونی ناشی از جداافتادگی ما از خویشتن و احساس غربت با خودمان است. زمانی که ما شناخت کافی از خودمان، نقاط قوت، نقاط ضعف و احساساتمان نداشته باشیم، دچار چنین احساسی میشویم.
وقتی فرد، تنهایی درونی را تجربه میکند که نسبت به خودش شفقتی نداشته باشد و هر لحظه در جنگ با خویشتن است. این تنهایی زمانی رخ میدهد که فرد احساسات خود را سرکوب کند، نسبت به درونیات خویش غافل باشد و خود را نادیده بگیرند.
اما طبق گفته لارس اسوندسن، این تنهایی است که معنا را در زندگی ما شکل میدهد و اگر موهبتهای آن را دریابیم، دیگر از آن گریزان نخواهیم بود. حرفهای شنیدنی او را میتوانید در کتاب فلسفه تنهایی مرور کنید.
تنهایی وجودی: بهتر است از تنهایی وجودی با عنوان تنهایی ذاتی یاد کنیم که مولانا در نینامه خود، بهتر از هر فرد دیگری به این تنهایی وجودی اشاره کرد: «هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/ باز جوید روزگار وصل خویش.» این تنهایی یکی از عمیقترین و بنیادیترین انواع تنهایی انسان است که همیشه و همهجا با ماست.
اغلبِ ما در بسیاری از تجربههای زندگی خود نظیر تولد، مرگ، سوگِ عزیزان و… تنها هستیم و هیچکس یارای درک و همدردی با ما را ندارد. مگان دیواین نویسنده کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست درصدد است تا به یکی از این ساحتهای تنهایی بپردازد و با مخاطب درباره مواجه شدن با اندوه و فقدان در فرهنگی صحبت کند که اینها را برنمیتابد.
نشانه های احساس تنهایی
احساس تنهایی اگر به صورت مداوم و در طولانیمدت تجربه شود، تنهایی مزمنی است که علاوهبر اینکه ریسک ابتلا به اختلالات روانی را افزایش میدهد، میتواند باعث بروز درد جسمی و برخی علائم در بدن فرد شود.
ما در زیر به بخشی از از علائم و نشانههای احساس تنهایی اشاره کردهایم که باید مورد توجه قرار بگیرند و در اولین فرصت برای درمان آن از رواندرمانگر و پزشک کمک گرفت:
علائم جسمانی:
- حالت تهوع، سرگیجه و غش
- افزایش ضربان قلب
- گرفتگی قفسه سینه و مشکلات تنفس
- اختلالات خواب
علائم روحی و روانی:
- تجربه استرس شدید در موقعیتهای معمولی و روزمره
- احساس ترس در زمان فکر کردن به تنهایی
- احساس تنهایی در جمع
- احساس نادیده گرفته شدن در جمع
- احساس وحشت و درماندگی در طول روز
درمان احساس تنهایی
قبل از پیشنهاد هر راهکاری، باید بدانیم که همه ما به بخشی از تجربه تنهایی نیاز داریم. تنهایی تا حدی مثبت و سازنده است که گنجهایی نهفته در آن را میان هیچ جمعی پیدا نخواهید کرد.
شاید بهترین کسی که بتواند برایتان توضیح دهد که تنهایی چگونه باعث رشد و شکوفایی ما میشود، سارا میتلند باشد. او در کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم شما را با آن روی سکه تنهایی آشنا میکند و متقاعدتان میکند که تاکنون تنهایی واقعی را تجربه نکردهاید!
اما اگر با بخش ناخوشایند احساس تنهایی دست و پنجه نرم میکنید و به دنبال چوب جادویی هستید تا دنیایتان را رنگی کند، چند راهکاری که در ادامه به آنها میپردازیم میتوانند در این مسیر همراهیتان کنند تا به تنهایی از پس تنهایی بربیایید:
تلاش برای داشتن ارتباطات واقعی و عمیق
در ظاهر بهنظر میرسد که با گسترش شبکههای اجتماعی و سهولت در برقراری ارتباط با دیگران بدون محدودیت زمانی و مکانی، ما کمتر دچار تجربه تنهایی میشویم؛ اما پژوهشها و بررسیها نشان میدهد که باوجود سهولت در ارتباط و گسترش شبکههای مجازی، ما از تجربه ارتباطهای عمیقِ عاطفی دور ماندهایم.
در ظاهر بهنظر میرسد که ما دوستانِ زیادی داریم، اما درواقع، تنها هستیم و روابط ما کیفیت مطلوب دوستیهای واقعی را ندارد. از این رو، ما باید در عالم واقعی برای داشتن دوستیهای نزدیک و عمیق تلاش کنیم و از روابط مطلوب و سالم خود با دیگران مراقبت به عمل بیاوریم.
دنبال کردن جدی علایق و دغدغههای شخصی خود
چه استقبال کنیم چه نه، در هر صورت، زمانهایی از زندگی را بهتنهایی خواهیم گذراند. بهترین انتخاب برای این موقعیتها مشغول شدن به کارهایی است که همیشه و در هر شرایطی حالمان را خوب میکنند.
دفعه بعد که احساس تنهایی آزارتان داد، یک لیست از علایقتان تهیه کنید و در دسترسترینشان را همان موقع انجام دهید. اگر هیچ گزینهای چنگی به دلتان نمیزند، پیشنهاد میکنیم کتابهایی را امتحان کنید که شما را به زوایای پنهان شخصیتتان میبرند و سفری ماجراجویانه را برایتان تدارک میبینند که دست پر از آن برخواهید گشت. کتاب نیمه تاریک وجود دبی فورد یکی از بهترین گزینه هاست.
داشتن احساس شفقت نسبت به خود
ما در مواقعی که احساس تنهایی میکنیم ممکن است خودِ درونی سرزنشگر ما، مدام بابت دوستنداشتنی بودن و ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگر/دیگران ما را مورد انتقاد و سرزنش قرار بدهد.
از این رو ما باید با تقویت احساس شفقت نسبت به خود، با خودِ درونیمان به مهربانی رفتار کنیم و از گفتوگوهای ذهنیای که جنبه انتقاد و سرزنش نسبت به خود را دارد، بپرهیزیم.
همچنین احساس شفقت نسبت به خود باعث میشود که ما تنهایی را نهتنها امری نامطلوب و دلیلی بر عدم مقبولیت خود بدانیم، بلکه بتوانیم از تنهایی خود به هر شکل و شیوهای لذت ببریم.
استاد این فن، لوییز هی است که با نکات سحرآمیز کتاب شفای زندگی واقعا کمکتان میکند تا روی خوش زندگی را خودتان به خودتان هدیه دهید.
احساس تنهایی در نوجوانی
یکی از اصلیترین دلایلی احساس تنهایی در دوره نوجوانی، بلوغ است. هر نوجوانی در دوران بلوغ، تغییرات جسمی و روانی بسیاری را تجربه میکند. همین تجارب فردی است که باعث میشود نوجوان خودش را متمایز از دیگران بداند و افسردگی را تجربه کند.
علاوهبر تجربه بلوغ، مواردی همچون مهاجرت، جابهجایی مکانی، دور ماندن از دوستان صمیمی، جدایی پدرومادر و طردشدن از گروههای اجتماعی خاص، موجب احساس تنهایی نوجوانان در آستانه بلوغ میشود.
در چنین مواردی، پدرومادر هر نوجوانی باید با درایت، به نوجوان خود در هویتیابی و پیدا کردن گروه اجتماعی مناسب کمک کنند. تشویقِ نوجوان به مراجعه به روانشناس و رواندرمانگر هم میتواند به او کمک کند تا از دلایل تنهایی خود آگاه شود و در تلاش برای دورکردن خود از چنین احساسی باشد.
پیشنهاد مطالعه: با احساس تنهایی چه کنیم؟احساس تنهایی در کودکی
تجربه تنهایی مختص به جنسیت یا سنین خاصی نیست. کودکان نیز میتوانند چنین تجربهای داشته باشند. بنابراین، هر پدرومادری باید نسبت به احوالات روحی خود آگاهی کاملی داشته باشد؛ چراکه کودکان همچون بزرگسالان قادر نیستند بهطور دقیق و مشخص از احساسات خوب و تجارب احساسی خود حرف بزنند.
گسترش آپارتماننشینی، تکفرزندی، مشغله پدرومادر و اشتغال تماموقت آنها، تنها ماندن کودک در خانه و… از عواملی است که موجب افزایش احساس تنهایی در کودکان میشود.
ازآنجاکه تنهایی مزمن در کودکان باعث اختلالاتی نظیر شبادراری و ناخن جویدن، تیکهای عصبی و افزایش ابتلا به افسردگی و اضطراب میشود، لازم است هر پدرومادری از مشاور مجرّب برای کمک به کودک خود کمک بگیرد.
احساس تنهایی در رابطه
در ظاهر به نظر میرسد که تنهایی به معنای نبودِ دیگری و نداشتن تجربه ارتباط مطلوب با آن کسی که خواستار نزدیکی به او هستیم است؛ اما گاهی افراد در جمع و با حضور دیگری نیز احساس تنهایی میکنند.
روانشناسان حوزه روابط معتقدند که احساس تنهایی باوجود داشتن رابطه عاطفی و اجتماعی میتوانند دو دلیل عمده داشته باشد. دلیل اول این است که ما در روابط خود صمیمت، علاقه و توجه کافیای از سمت دیگر/دیگران دریافت نکنیم و خود را تنها حس کنیم. در برخی موارد نیز ما باوجود توجه و علاقه افراد، بازهم احساس تنهایی میکنیم.
روانشناسان معتقدند که اگر در صورت وجود شرایط مطلوب در روابط، ما بازهم خودمان را تنها احساس میکنیم، باید به کمک یک درمانگر بهدنبال ریشههای درونی این احساس تنهایی باشیم.
احساس تنهایی بعد از ازدواج
اگر تصور شما از ازدواج، درمانی همیشگی برای فرار از تنهایی است، خبر خوبی برایتان نداریم. زیرا رابطه همانطور که نیاز به صمیمیت دارد، نیاز به فاصله نیز دارد.
نیاز ما به حضور دیگری و تجربه تمام و کمال همدلی، هیچوقت بهطور کامل مرتفع نمیشود. از این رو، تجربه تنهایی بعد از ازدواج، احساسی رایج بین زوجین است که میتواند خاطر آنها را مکدّر کند.
اما اگر این احساس در مدتزمان طولانی ادامه پیدا کند و افراد برای برطرف کردن آن تلاشی نکنند، رابطه با خطر جدی و آسیب روبهرو است.
وقت نداشتن برای یکدیگر، نداشتن گفتوگوهای مفید و سازنده درباره خود و علایق و دغدغهها، سرد شدن رابطه جنسی، مشغله همیشگی یکی از زوجین، بیتوجهی به احساسات یکدیگر و… میتواند باعث و بانی احساس تنهایی بعد از ازدواج باشد.
اگر شما هم بعد از ازدواج، چنین احساسی دارید، میتوانید با مراجعه به زوجدرمانگر، قدم بزرگی در جهت بهبود روحیه شخصی و مراقبت از رابطه خود با همسرتان بردارید. اما پیش از آن، با کمک صدها روانشناس کاربلدی که در کتابها کنارتان هستند، میتوانید خودتان برای دمیدن جان دوباره به روابط عاطفیتان تلاش کنید.
کتاب پنج زبان عشق یکی از همان کتابهاییست که نکات مؤثر و کاربردی برایتان دارد و شما را با واقعیتهای رابطه عاطفی باکیفیت آشنا میکند.
کتاب هایی که می توانند بهترین شریک تنهایی تان شوند
پنج رازی که قبل از مرگ باید بدانید
جان ایزو سخنران معروف و نویسنده این کتاب، با استفاده از داستانهای افراد مختلف سعی کرده است حقایق اصلی زندگی را که در میان تمام انسانها مشترک است، جمعآوری و بیان کند. هدف او آگاه کردن مردم به فرصت گرانبهایی است که در اختیار دارند؛ یعنی زندگی.
داستان درباره مردی است که پس از یک تصادف شدید، برخلاف انتظار پزشکان و بهطور معجزهآسایی زنده میماند. در بیمارستان، یک پیرمرد دانا و خوشقلب به مدت چند ساعت در اتاق او بستری میشود و در همین چند ساعت، حرفهایی به مرد میزند که او را نسبت به زندگی دوبارهای که بدست آورده کنجکاو میکند.
پیرمرد از او میخواهد تا از این به بعد، طور دیگری به زندگی نگاه کند و فرصت زندگی را مغتنم بشمارد.
برایان لیتل در این کتاب بررسی میکند که نوع نگاه فرد نسبت به خودش و دیگران چه تأثیری بر روی زندگی او میگذارد. کتاب من، خودم و ما تلاش میکند تا نشان دهد ما از چه طریقی انسانهای اطراف خود را میشناسیم و با آنها ارتباط برقرار میکنیم.
شجاعت
در کتاب شجاعت، نوشته دبی فورد میآموزیم که برای آنکه با همه توان بایستیم و خودمان را دوست بداریم، باید اطمینان خویش را بازسازی کنیم و آن را بهبود ببخشیم. لازم است بیاموزیم که همه وجودمان، یعنی پیشینه، کاستیها، تردیدها، ضعفها و ترسهایمان را بپذیریم.
همچنین، باید علاوه بر یادگیریِ دوست داشتن خودمان، به عشق متعهد باشیم.
همچنین، دیوید بروکس در کتاب حیوان اجتماعی از ذهن ناخودآگاه سخن میگوید؛ به نظر میرسد که ذهن ناخودآگاه، قسمتی کوچک و مکانی تاریک نیست، بلکه بخش خلاقی است که بیشتر فعالیت مغز در آن انجام میگیرد.
کتاب حیوان اجتماعی از جنبههای عمیق اجتماعی ذهن ما پرده برداشته و تعصباتی که نسبت به عقلانیت، فردگرایی و ضریب هوشی در عصر جدید وجود دارد را نقد میکند.
کتاب قوانین طبیعت انسان (The Laws of Human Nature) محرکهای ذهن خودآگاه و ناخودآگاه، انگیزهها و سوگیریهای انسان را بررسی میکند. رابرت گرین در کتاب قوانین طبیعت انسان توضیح میدهد که برخی از صفات ذاتی انسان چگونه بر تصمیمگیری و رفتار او تأثیر میگذارد.
از جمله صفات ذاتی که در کتاب نام برده شده، میتوان به احساس خشم، حسادت و خودبزرگبینی اشاره کرد.
دیوید بروکس در کتاب حیوان اجتماعی از ذهن ناخودآگاه سخن میگوید؛ به نظر میرسد که ذهن ناخودآگاه، قسمتی کوچک و مکانی تاریک نیست، بلکه بخش خلاقی است که بیشتر فعالیت مغز در آن انجام میگیرد.
کتاب حیوان اجتماعی از جنبههای عمیق اجتماعی ذهن ما پرده برداشته و تعصباتی که نسبت به عقلانیت، فردگرایی و ضریب هوشی در عصر جدید وجود دارد را نقد میکند.
چگونه دیگران را شیفته خود کنید
فرقی ندارد که شما در چه زمانی کجا ایستادهاید و به چه کاری مشغول هستید. سطح مهارتهای ارتباطی با دیگران در کسب موفقیت شما تأثیر بهسزایی دارد. بنابراین اگر قصد دارید مهارتهای ارتباطی خود را ارتقا دهید یا حتی اگر در روابط اجتماعی خود قوی هستید، بازهم مطالعه این کتاب به شما توصیه میشود.
کلام آخر
در این جهان، هیچکس نیست! تنها خودِ شما هستید که واقعیت دارید. برای فرار از این واقعیت، هرچه تلاش کنید بیمعنی به نظر میرسد. بهتر است بیاموزید که چگونه همسفر لایقی برای خود در سفر شگفتانگیز رندگی باشید.
احساس تنهایی نتیجه دورافتادگی و محرومیت ما از یک موقعیت یا افرادی است که نزدیکی به آنها برای ما مطلوب است. احساس تنهایی نوعی احساس رایج و عمومی بین افراد است که آن را در سنین مختلف و به دلایل متعدد تجربه میکند.
برای رفع احساس تنهایی و درمان آن لازم است قبل از هر چیزی نشانهها و عوامل آن را بشناسیم. در مرحله بعد بدانیم به چه نوع از احساس تنهایی گرفتار هستیم و بر اساس آن اقدام به درمان و رفع آن کنیم. شناخت انواع تنهایی برای درک احساس خودمان ضروری است.