به یک صبح تا شب خود خوب فکر کنید؛ چه کارهایی را با میل و انگیزهٔ درونی انجام میدهید و از انجام آنها چه حسی دارید؟ واقعبینانه نیست اگر فکر کنیم برای تمام کارهای مهم روزمرهمان میتوانیم انگیزش درونی (intrinsic-motivation) پیدا کنیم.
اما اگر بتوانیم انگیزههای درونیمان از انجام کارها را بیابیم، به بخشی از وجود خودمان که احتمالا هرگز ندیدهایم، دست پیدا میکنیم. همان بخشی که مانند آهنربا، گاهی ما را به سمت کارهای مفید و گاهی به سمت وسوسههای مخرب میکشاند.
در این مقاله از مجله بوکاپو عوامل موثر بر انگیزش درونی و بیرونی را بررسی میکنیم و راهکارهایی مییابیم تا ما انگیزههایمان را کنترل کنیم نه آنها.
انگیزش درونی چیست؟
برای انجام بعضی کارها، از هفتهها قبل برنامهریزی میکنیم، برای خودمان پاداش تعیین میکنیم، نتایج دلخواهمان را مجسم میکنیم و … در واقع هرکاری میکنیم تا وقتش که رسید آن کار را انجام دهیم!
اما در آخر با یک خانهٔ تیکنخورده در جدول برنامهریزیمان، پرونده آن کار را میبندیم! اتفاقی که میافتد این است که انگیزههای ما از یک مسیر پیش میروند و اهداف ما از مسیری دیگر.
قدم اول برای یکی کردن این دو مسیر شناخت انگیزه های درونی و سپس عوامل موثر بر آن است. اما پیش از آن خوب است تعریف کوتاهی از انگیزه بیرونی داشته باشیم.
انگیزه بیرونی
پاداشهایی مانند پول، موقعیت شغلی خوب، نیاز به تشویق و توجه یا ترس از تنبیه، انگیزههای بیرونی برای انجام کارهای ما هستند.
انگیزه درونی
اما نظریه انگیزش درونی به نیازها و انگیزههای عمیقتر انسان مربوط است. برای مثال، گرسنگی، تشنگی و رابطه جنسی، نیازهای بیولوژیکی هستند که ما برای زندگی به آنها وابسته هستیم.
اما طبق هرم مازلو، انسانها نیازهای روانی نیز دارند که برای رشد، پیشرفت و شکوفایی باید برآورده شوند. این نیازها میتوانند شامل توجه، استقلال و روابط باشند.
درواقع، نظریه انگیزه درونی بیشتر به نیازهای روانشناسی انسان مدرن امروزی مربوط میشود تا نیازهای غریزی او! به همین دلیل، در حوزه روانشناسی انگیزش درونی به صورت زیر تعریف میشود:
در رفتارهایی که با انگیزه ذاتی همراه هستند، پاداش، خودِ فعالیتی است که فرد انجام میدهد. این پاداش درونی خواهد بود و میتواند علاقه، عشق یا شادی باشد.
نکته مهم این است که بدانیم چرا به سادگی از انجام بعضی کارها لذت میبریم ولی برای انجام بعضی دیگر، به سختی میافتیم.
دن آریلی در کتاب پاداش در وبسایت بوکاپو از منطق پنهانی که انگیزههای ما را شکل میدهند میگوید و کمک میکند معنا را در پشت پرده انتخابهایی که میکنیم، پیدا کنیم.
انگیزش درونی در روانشناسی چه معنایی دارد؟
ما برای ادامه بقای فیزیکی و روانی، به هر دو نوع انگیزه نیاز داریم اما تحقیقات نشان داده است که از پاداشهای بیرونی باید کمتر استفاده کرد. پاداشهای بیرونی میتوانند کشش و اشتیاق ذاتی را به مرور و در بعضی موقعیتها تضعیف کنند.
پاداشها ممکن است زمانی ارزش خود را از دست بدهند که یک رفتار با انگیزه درونی به رفتاری با انگیزه بیرونی تبدیل شود.
برای مثال، فردی قبلاً در کارهای خیریه داوطلب بود، اکنون فعالیتهای خیرخواهانه خود را برای مشهور شدن و کسب موقعیت اجتماعی انجام میدهد. توجه زیاد به انگیزه بیرونی باعث کاهش پتانسیل درونی میشود.
در اینگونه موارد، فرد بیش از آنکه به دنبال افزایش تمایلات درونی برای رشد خصوصیات انسانیاش باشد، هدفش کسب پول و موقعیت اجتماعی خواهد بود.
البته ما نمیتوانیم از انجام همه کارها اهداف معنوی داشته باشیم! اما بهتر است به انگیزههایمان از انجام هرکاری آگاه باشیم.
این آگاهی زیرمجموعه آگاهی عمیقتری به نام «خودشناسی» است. روان انسان آنقدر پیچیده است که در یک رفتار یا تصمیماش، فقط یک انگیزه موثر نیست.
همچنین با شناخت بهتر آنچه در درونتان میگذرد، جنبههایی از خودتان را خواهید شناخت که احتمالا از وجودشان بیخبر بودهاید.
پیشنهاد مطالعه: چگونه انگیزش درونی کنترل رفتارهای ما را به دست میگیرد؟تفاوت انگیزش درونی با انگیزش بیرونی در چیست؟
یک لحظه انگیزه خود را برای خواندن این مقاله در نظر بگیرید. اگر شما این مقاله را به دلیل علاقه به روانشناسی میخوانید و فقط میخواهید در مورد موضوع انگیزش درونی بیشتر بدانید، پس براساس انگیزه ذاتی خود عمل میکنید.
اما اگر این مقاله را به خاطر این موضوع میخوانید که از این مفهوم استفاده کنید تا بهتر درس بخوانید و نمرات بهتری کسب کنید، شما به انگیزه بیرونی توجه کردهاید.
تفاوت بین دو اصطلاح در جدول زیر آورده شده است:
نوع انگیزه |
نوع رفتار |
اهداف |
درونی |
فعالیتی که از نظر درونی رضایتبخش باشد زیرا سرگرم کننده و لذتبخش است. | ارضاء نیازهای درونی و روانی در راستای احساس استقلال، خودشکوفایی و برقراری روابط بهتر. |
بیرونی |
فعالیتی که برای دریافت پاداش بیرونی انجام میشود. | دستاوردهای بیرونی مانند پول، شهرت یا قدرت. |
مزایای انگیزش ذاتی
اگر هنوز شک دارید که کششهای درونی میتوانند عامل قویتر و موثرتری برای رسیدن شما به خواستههایتان باشد، بهتر است به فواید انگیزه درونی بیشتر توجه کنید:
- مطالعات میگویند وقتی کاری را بر اساس اشتیاق و علاقه درونی انجام میدهید، احتمال اینکه در آن به موفقیت برسید، بیشتر است. نویسندهها معمولا بهخاطر جایزه نوبل کتاب نمینویسند بلکه بیشتر به دنبال تأثیرگذاری مثبت بر دیگران هستند.
- وقتی به انجام کاری با انگیزه درونی مشغول میشویم، از آن فعالیت لذت بیشتری میبریم. بنابراین احساس بهتری به خودمان پیدا میکنیم و این یکی از عواملی است که باعث تقویت عزت نفس در ما میشود.
- برای رسیدن به هر موفقیتی، احتمالا باید لحظات دشواری را پشت سر بگذاریم. وقتی انجام کاری علاقه درونی ما باشد، تابآوریمان در این لحظات سخت بیشتر خواهد بود.
- پاداشهای بیرونی موقتی هستند و ممکن است در مقاطع مختلف زندگی تغییر کنند. اما انگیزههای درونی به راحتی تغییر نمیکنند و در صورتی که انگیزههای مثبت و مفیدی باشند، در طولانیمدت، منجر به ثبات ما در مسیر خودشکوفایی و پیشرفت میشوند.
مثالهایی از انواع انگیزه های درونی
شما به احتمال زیاد در تمام طول زندگی خود نمونههایی از انگیزه ذاتی را تجربه کردهاید که به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم:
- فعالیت ورزشی: به دلیل سرگرم کننده بودن از انجام آن لذت میبرید و به دنبال دریافت جایزه نیستید.
- یادگیری یک زبان جدید: دوست دارید زبان جدیدی را تجربه کنید، نه به این دلیل که به آن نیاز دارید بلکه میخواهید خود را به چالش بکشید.
- گذراندن وقت با شخصی: به این دلیل که از همراهی با شخصی لذت میبرید و نه به این خاطر که آن شخص ممکن است موقعیت اجتماعی شما را ارتقاء دهد.
- تمیز کردن منزل: شما از یک فضای مرتب لذت میبرید، نه اینکه آن را انجام میدهید تا از عصبانیت همسرتان جلوگیری کنید.
- پیادهروی: احساس آرامش میکنید و هدفتان تناسب اندام نیست.
- داوطلب شدن: به این دلیل که شما از این کار احساس رضایت میکنید تا اینکه بخواهید واکنش دیگران را به خود جلب کنید.
- مسئولیتپذیری: از به چالش کشیدن خود و احساس موفقیت لذت میبرید و دنبال دریافت حقوق بیشتر یا ارتقاء شغلی نیستید.
- نقاشی کشیدن: هنگام نقاشی احساس آرامش و خوشحالی میکنید تا اینکه هنر خود را برای کسب درآمد بفروشید.
عوامل موثر در انگیزش درونی
درک عواملی که باعث ایجاد انگیزه ذاتی میشوند، میتوانند به شما بینش جدیدی در مورد این موضوع ارائه دهد. عوامل موثر عبارتند از:
-
کنجکاوی
کنجکاوی شما را وادار میکند تا برای لذت بردن از یادگیری و تسلط بر انگیزههای درونی، به کاوش و یادگیری بپردازید.
-
چالش
به چالش کشیده شدن به شما کمک میکند تا انگیزههای درونی خود را بسنجید و ببینید چه مهارتهای بالقوهای دارید.
-
کنترل
این مهم ناشی از تمایل اصلی شما برای کنترل آنچه اتفاق میافتد و گرفتن تصمیمهایی است که بر نتیجه نهایی تأثیر میگذارند. اگر بر روی کارهای خود کنترل داشته باشید، انگیزش درونی را بهبود میبخشید.
-
به رسمیت شناختن
هنگامی که تلاشهای شما توسط دیگران شناخته و قدردانی میشوند، نیاز شما برای تحسین و تشویق برآورده میشود.
به رسمیت شناخته شدن یکی از انگیزههای درونی قوی برای انجام شغل میتواند باشد. دنیل پینک در کتاب انگیزه به خوبی این سطح از انگیزههای درونی رو بررسی کرده است.
-
مشارکت
همکاری با دیگران نیاز شما به تعلق را برآورده میکند. وقتی به دیگران کمک کرده و برای دستیابی به یک هدف مشترک تلاش میکنید، احساس رضایت شخصی خواهید کرد.
-
رقابت
رقابت یک چالش است و باعث میشود انگیزههای درونیتان بیدار شوند و شما را به حرکت وادار کنند.
-
فانتزی
فانتزی شامل استفاده از تصاویر ذهنی یا مجازی برای تحریک رفتار شما است. به عنوان مثال یک بازی کامپیوتری شما را ملزم میکند تا کاری انجام دهید که باعث میشود به مرحله بعد بروید.
-
عزم
داشتن عزم و اراده برای بیدار کردن انگیزههای درونی بسیار مهم است. گرایشهای فطری بدون اراده راسخ بیمعنا هستند.
عزم همان عاملی است که استعداد را به زانو در میآورد. آنجلا داکورث در کتاب عزم به شما ثابت میکند که آنقدر مهم نیست که استعداد ذاتی در کاری داشته باشید، عامل اصلی موفقیت، عزم درونی شماست. با مطالعه این کتاب میتوانید اراده خود را برای پرورش انگیزههای درونیتان افزایش دهید.
راههای افزایش انگیزش درونی
موارد زیر میتواند به شما کمک کنند تا انگیزه ذاتی خود را بهبود دهید:
- از کارهایی که واقعاً دوست دارید و در حال حاضر میتوانید انجام دهید، یک لیست تهیه کنید (برای انجام این کار به شیوه صحیح، نکات کتاب چک لیست در بوکاپو کمکتان میکند) . فعالیتهای شما بهتر است با مقدار درآمد و موقعیتی که در آن زندگی میکنید، متناسب باشند.
- به دنبال سرگرمی در کار و سایر فعالیتهای شادیبخش باشید یا راهی پیدا کنید که فعالیتهای روزانه را برای خود جذاب کنید.
- با تمرکز بر ارزشها و اهداف یک فعالیت، معنا را در کارها پیدا کنید. برای مثال، با کشیدن یک نقاشی ببینید چه احساسی در شما ایجاد میشود. با احساس جدیدی که پیدا میکنید، به کار خود معنا میدهید.
- با تعیین اهدافی که بر مهارتهای درونی شما تمرکز دارند و نه بر دستاوردهای خارجی، خود را به چالش بکشید. برای مثال، کلاس زبان بروید زیرا میخواهید حافظه خود را بسنجید. اگر روش صحیح برای هدف گذاری انتخاب نکنید و اهداف دستنیافتنی برای خودتان تعریف کنید، نرسیدن به آنها به جای افزایش، باعث کاهش انگیزهتان میشود.
- در یک مسابقه شرکت کنید و بیشتر بر عملکرد خود و رفاقت با همتیمیها تمرکز کنید تا اینکه بخواهید در آن مسابقه پیروز شوید.
- به جای عقل و اندیشیدن، بر روی احساسات خود تمرکز کنید. بگذارید در مواقعی از روز احساسات بر همه چیز کنترل داشته باشند.
انگیزش درونی و یادگیری
انگیزه ذاتی موضوع مهمی در یادگیری و آموزش است. به همین دلیل، معلمان و مدیران حوزه آموزشی در تلاش هستند تا محیطی ایجاد کنند که دانش آموزان و هنرجویان مباحث را با انگیزه درونی یاد بگیرند.
محققان برای حل این مشکل چندین روش مختلف را شناسایی کردهاند که به ایجاد محیطهای یادگیری با محوریت انگیزش درونی کمک میکنند. عواملی که محققان تشخیص دادند، عبارتند از:
- چالش: دانشآموزان زمانی انگیزه بیشتری پیدا میکنند که مورد چالش قرار گیرند. این چالش میتواند یک مسابقه ورزشی یا درسی باشد.
- کنترل: دانشآموزان خواهان کنترل بر خود و کارهایشان هستند و میخواهند شخصاً و بدون دخالت کسی به دنبال چیزهای مورد علاقه خود بروند.
- همکاری: انگیزش درونی را میتوان در شرایطی افزایش داد که دانش آموزان از کمک به دیگران احساس رضایت کنند.
- رقابت: انگیزه درونی در شرایطی که دانش آموزان بتوانند عملکرد خود را با دیگران مقایسه کنند نیز ایجاد میشود.
- کنجکاوی: زمانی انگیزه درونی افزایش مییابد که چیزی در محیط فیزیکی توجه فرد را به خود جلب کند (کنجکاوی حسی). همچنین، این انگیزه زمانی اتفاق میافتد که یک عامل بتواند دانش آموز را برای آموختن بیشتر تحریک کند (کنجکاوی شناختی).
- شناخت: دانشآموزان از توجه و تشویق دیگران لذت میبرند. این مهم میتواند انگیزه ذاتی آنها را افزایش دهد.
کلام آخر
انگیزش درونی راهی موثر برای بهبود عملکرد و پرورش خصوصیات ذاتی است و میتواند در همه جنبههای زندگی به کار گرفته شود. وقتی پاداشهای درونی جایگزین پاداشهای بیرونی میشوند، رابطه انسان با خود و همچنین با دیگران بهبود پیدا میکند.
در اینجا انتظارات مادی جای خود را به اهداف متعالی انسان میدهند. ما ممکن است در انجام کاری موفق نشویم اما آن فعالیت را بدین دلیل که عاشقش هستیم و از نظر درونی نسبت به آن رضایت خاطر داریم، انجام میدهیم. پس بهبود انگیزههای درونی میتواند چشم اندازهای روشنتری را به بشریت نشان دهد.
انگیزش درونی یا انگیزه ذاتی به معنای انجام کاری بدون دریافت پاداش بیرونی است. افراد این کار را به دلیل لذتبخش بودن و دوست داشتن آن انجام میدهند.
انگیزه درونی باید با شناخت خصوصیات ذاتی همراه باشد. اگر فردی بتواند کارهایی که دوست دارد و نسبت به آنها هیچ پاداش بیرونی نمیخواهد را شناسایی کند، میتواند از انگیزه درونی استفاده کند.
برای بهبود انگیزه درونی مواردی مانند کنجکاوی، چالش، کنترل، به رسمیت شناختن، مشارکت، رقابت و فانتزیها میتوانند در انگیزههای درونی افراد مؤثر باشند.