«فرزند من باهوشترین فرد مدرسه است! او همیشه ریاضی ۲۰ میشود و تمام مسائل ریاضی را بهسرعت حل میکند. برادر من بهره هوشی پایینی دارد و باید یک چیز را هزار بار تکرار کنیم تا متوجه شود. نمیدانم چرا دوست باهوش من، بااینهمه مدال طلای المپیک، حتی نتوانست چند کلمه درباره موفقیتهایش صحبت کند؟» شنیدن مکرر این جملات فقط گویای یک چیز است، تعداد زیادی از مردم با انواع هوش آشنا نیستند و هنوز هوش افراد را با توانایی آنها در حل مسائل ریاضی یا موفقیتهای تحصیلی میسنجند و خبری از هوش کلامی ندارند!
بعضی از کودکان در حل مسائل ریاضی بهتر هستند، گروهی دیگر نقاشی خوبی دارند و تعدادی توانایی عجیبی در یادگیری و اجرای حرکات ورزشی دارند. این تفاوتها نشان میدهند که هر کودکی استعدادها و تواناییهای منحصربهفردی دارد و متفاوتتر از دیگران رشد میکند. این نتیجهای است که هاوارد گاردنر، استاد دانشگاه هاروارد، آن را نظریه هوشهای چندگانه (Multiple Intelligenece) مینامد. گاردنر میگوید: «کودکی که به یادگیری زبان علاقهای نشان نمیدهد، شاید استعداد نابی در ریاضیات داشته باشد، یا برعکس!» در این مقاله از مجله بوکاپو انواع مختلف هوش و کاربردهای آن را بررسی میکنیم.
انواع هوش و کاربردهای آن
وقتی از هوش انسان صحبت میشود، افراد بلافاصله IQ یا ضریب هوشی را نام میبرند و تصور عموم مردم نسبت به هوش انسان همین است. اگر بخواهیم با این دستهبندی به انواع هوش و کاربردهای آن نگاه کنیم، هوش انسان به شکل زیر دستهبندی میشود:
- IQ یا ضریب هوشی
- EQ یا هوش هیجانی
- PQ یا هوش جسمانی
- SQ یا هوش معنوی
از طرف دیگر در سالهای اخیر، با روی کار آمدن هوشهای چندگانه گاردنر، دیدگاههای دیگری برای انواع هوش انسان مطرح شده است. گاردنر روانسنجی سنتی از هوش را محدود دانست و در سال ۱۹۸۳ اعلام کرد که انسانها هوشهای متفاوتی دارند! هدف اصلی گاردنر از این نظریه، تاکید بر تفاوت انسانها و ظرفیت روانی متفاوت آنها با یکدیگر است.
دکتر گاردنر شیوه توجه به هوش در مدرسهها یا فرهنگ کلی جامعه را غلط میداند و تاکید دارد که انواع هوش انسان در این وسط نادیده گرفته شده است. منابع موجود هوش انسان را از دیدگاه گاردنر به ۸ یا ۹ هوش تقسیمبندی میکنند. در این مقاله درباره ۸ نوع هوش انسان و کاربردهای آن صحبت میکنیم.
انواع هوش انسان
۱ – هوش زبانی – کلامی (Linguistic-Verbal Inteligence)
ارائههای کلاسی دوران تحصیل را بهخاطر آورید. بعضی از همکلاسیهای ما از فن بیان عالی برخوردار بودند، اما بعضی دیگر قدرت ارائه ضعیفتری داشتند. هرچند نمیتوان قدرت سخنوری را محدود به یک هوش کرد، اما افرادی که هوش زبانی – کلامی خوبی دارند، معمولاً از آمادگی بالایی برای انتخاب جملات مناسب در ارائههای کلاسی یا سخنرانیها برخوردارند.
آیا تابهحال به دلیل موفقیت افراد مشهور، کاریزماتیک و جذاب فکر کردهاید؟ آنها همیشه در جمع میدرخشند، در جلسات کاری یا مهمانیها به طور مطمئن صحبت میکنند. آنها کسانی هستند که بهترین مشاغل، بهترین همسران، دوستان و حسابهای بانکی را دارند. کتاب چگونه با هرکسی صحبت کنیم، نشان میدهد که بسیاری از این افراد باهوشتر از شما نیستند. مدرک تحصیلی بالاتری ندارند و حتی بهتر هم به نظر نمیرسند! پس چه چیز باعث میشود تا این حد موفق باشند؟
ویژگیهای افراد این گروه
افرادی با هوش زبانی – کلامی تواناییهای زیر را دارند:
- قدرت مناظره و سخنرانی
- تحلیل و توضیح مسائل مختلف
- قدرت طنزپردازی و انتخاب کلمات در بیان داستان
- توانایی یادگیری زبانهای مختلف
افراد معروفی مثل ویلیام شکسپیر و اپرا وینفری دارای هوش زبانی-کلامی بالایی هستند.
شغل مناسب
افرادی که در هوش زبانی – کلامی قوی هستند، در مشاغل زیر موفق میشوند:
- نویسنده
- وکیل
- معلم
- گوینده
روزنامه نگاران نیز به هوش زبانی-کلامی بالایی برای قدرت نویسندگی، تحلیل و توضیح اتفاقات نیاز دارند.
۲ – هوش منطقی – ریاضی (Logical-Mathematica Inteligence)
معلم هنوز مسئله ریاضی را روی تخته سیاه ننوشته است که یک نفر از آخر کلاس دستش را برای حل مسئله بالا میگیرد! در این میان بسیاری از همکلاسیها هنوز در حال خواندن صورتمسئله هستند. آیا فقط باتوجهبه تفاوت بچهها در سرعت پاسخگویی به مسائل ریاضی، میتوان آنها را به دو دسته باهوش و کمهوش تقسیم کرد؟
اگر به هوشهای چندگانه گاردنر و انواع هوش در انسان نگاهی بیندازید، تفاوت این دو گروه را میتوان به هوش منطقی – ریاضی توسعهیافته آنها مربوط دانست. شاید بتوان گفت این افراد هوش مالی بالایی دارند، اما نمیتوان آنها را در همه زمینهها باهوش فرض کرد.
ویژگیهای افراد این گروه
افرادی با هوش منطقی – ریاضی تواناییهای زیر را دارند:
- مهارت حل مسئله و محاسبات پیچیده
- تجزیه و تحلیل ایدههای انتزاعی
- تصور و طراحی آزمایشهای علمی
افراد معروفی مثل آلبرت انیشتین و بیل گیتس دارای هوش منطقی-ریاضی بالایی هستند.
شغل مناسب
افرادی که در هوش منطقی – ریاضی قوی هستند، در مشاغل زیر موفق میشوند:
- برنامه نویس
- ریاضیدان
- دانشمند
- حسابدار
- مهندس
اقتصاددانان نیز به هوش منطقی – ریاضی بالایی برای تجزیهوتحلیل شرایط نیاز دارند.
۳ – هوش بصری – فضایی (Visual-Spatial Intelligence)
اگر درس رسم فنی و یا درسهایی که به تصویرسازی و تجسم نیاز دارد را گذرانده باشید، بیشتر متوجه این هوش خواهید شد. سالها پیش در کلاس رسم فنی من متوجه تفاوت توانایی خود با بعضی از همکلاسیهای خود شدم. من توانایی کمی در تجسم و رسم اجسام داشتم، اما بعضی از همکلاسیهای من بهخوبی از پس این کار برمیآمدند. در آن شرایط من احساس ناتوانی داشتم و خودم را ملامت میکردم، اما آشنایی با هوشهای چندگانه گاردنر به من آموخت که تجسم کردن نقشهها، نمودارها یا تصاویر به نوع متفاوتی از هوش نیاز دارد.
ویژگیهای افراد این گروه
افرادی با هوش بصری – فضایی تواناییهای زیر را دارند:
- تفسیر تصاویر و نمودارها
- تشخیص تکههای پازل و حلکردن آن
- توانایی طراحی، نقاشی و هنرهای تجسمی
- تشخیص راحت الگوها
شغل مناسب
افرادی که دارای این نوع از انواع هوش هستند، در مشاغل زیر موفق میشوند:
- معمار
- مهندس
- هنرمند
- مخترع
- مجسمه ساز
- طراح مد
- جراح
خلبانان و ملوانان نیز به درصد زیادی از این هوش برای موفقیت در زمینه کاری خود نیاز دارند.
۴ – هوش بدنی – جنبشی (Bodily-Kinesthetic Intelligence)
اگر نگاهی عمیقتر به کودکان همسن و سال بیندازید، متوجه تفاوت فاحش این توانایی در آنها خواهید شد. بعضی از بچهها زودتر از بچههای دیگر راهرفتن یاد میگیرند و بعضی دیگر بهمحض دیدن توپ، شوتهای قدرتمندی میزنند. همین تفاوتها در دوران کودکی، میتواند بزرگسالانی با تواناییهای متفاوت تحویل جامعه دهد. این افراد کنترل خوبی بر حرکات فیزیکی بدن خود دارند و ورزشکاران موفقی میشوند.
ویژگیهای افراد این گروه
افرادی با هوش بدنی – جنبشی تواناییهای زیر را دارند:
- مهارت داشتن در رقص و ورزش
- هماهنگی عالی دست و بدن
- توانایی ساخت اشیاء مختلف
افراد معروفی مثل کریس رونالدو و لیونل مسی دارای هوش بدنی – جنبشی بالایی هستند.
شغل مناسب
افرادی که در این نوع از انواع هوش قوی هستند، در مشاغل زیر موفق میشوند:
- بازیگر
- رقصنده
- مجسمهساز
- ورزشکار
- مکانیک
آتشنشانان نیز به درصد زیادی از این هوش برای واکنش دادن در شرایط اضطراری نیاز دارند.
۵ – هوش موسیقیایی
این افراد بهمحض شنیدن یک آهنگ جدید با آن ارتباط برقرار کرده و ریتم آن را در ذهنشان تکرار میکنند. حساسیت به ریتم، لحن، ملودی، تن و زیروبم بودن صدا از ویژگیهای افرادی با هوش موسیقیایی بالا است. این افراد موسیقی را خوب درک میکنند و اغلب در آهنگسازی و اجرای موسیقی خوب هستند.
ویژگیهای افراد این گروه
افرادی با هوش موسیقیایی تواناییهای زیر را دارند:
- لذت بردن از خواندن و نواختن آلات موسیقی
- بهخاطر سپردن سریع آهنگها و ملودیها
- درک راحت ساختار، ریتم و نتهای موسیقی
افراد معروفی مثل بتهوون دارای هوش موسیقیایی بالایی هستند.
شغل مناسب
افرادی که در هوش موسیقیایی قوی هستند، در مشاغل زیر موفق میشوند:
- رهبر ارکستر
- خواننده
- نوازنده
- معلم موسیقی
- ترانه سرا
- دی جی
مدیر برنامهها و کسانی که در گروههای موسیقی فعالیت میکنند به درصد زیادی از این هوش برای تشخیص آهنگ خوب از بد نیاز دارند.
۶ – هوش میان فردی (Interpersonal Intelligence)
همه ما در خانواده فردی را داریم که با همه افراد خانواده بهخوبی رفتار میکند، بزرگ و کوچک با او رابطه خوبی دارند و معمولاً این فرد بهراحتی در هر جمع جدیدی پذیرفته میشود. آیا به رفتارهای او و نوع تعاملی که با افراد مختلف دارد دقت کردهاید؟ اگر شما از نوع رفتار خود در جمع رضایت ندارید و تعامل با دیگران برایتان سختترین کار ممکن است، کتاب هوش اجتماعی مناسب شما نوشته شده است.
ویژگیهای افراد این گروه
افرادی با هوش میان فردی تواناییهای زیر را دارند:
- توانایی برقراری ارتباط کلامی
- ایجاد روابط مثبت و صلح طلبانه با دیگران
- مدیریت تغییر تضادهای یک گروه در جهت صمیمیت بیشتر
شغل مناسب
افرادی که در هوش میان فردی قوی هستند، در مشاغل زیر موفق میشوند:
- روانشناس
- مشاور
- فروشنده
- سیاستمدار
- فیلسوف
- مدیر تیم
مذاکره کنندگان و کسانی که نیاز به ایجاد تعامل و سازش با گروههای رقیب دارند، به درصد زیادی از این نوع از انواع هوش نیاز دارند.
۷ – هوش درون فردی (Interapersonal Intelligence)
به میزانی که افراد خودآگاهی بیشتری داشته باشند، به همان میزان هوش درون فردی بالایی دارند. افرادی با هوش درون فردی بالا از احساسات و احوالات خود با خبرند و میدانند در وجودشان چه خبر است! بهعبارتدیگر، این افراد خودشان را بهخوبی میشناسند و از تواناییها، اهداف یا نقاط ضعفشان آگاه هستند. هوش درون فردی را نمیتوان به مشاغل خاصی محدود کرد. زندگیهای مدرن امروزی تا حد زیادی متاثر از تصمیمهای فردی هستند و این هوش درون فردی است که به کمک افراد میآید تا با توجه به نیازها و علایق خود بهترین تصمیم را بگیرند.
ویژگیهای افراد این گروه
افرادی با هوش درون فردی تواناییهای زیر را دارند:
- توانایی تجزیه و تحلیل نقاط ضعف و قدرت خود
- درک انگیزهها و علایق خود در زندگی
- خودآگاهی
شغل مناسب
افرادی که در هوش درون فردی قوی هستند، در مشاغل زیر موفق میشوند:
- نویسنده
- نظریه پرداز
- فیلسوف
- دانشمند
- درمانگر
- مشاور
- کارآفرین
- روانشناس
هوش درون فردی با ایجاد خودآگاهی به کمک افرادی میآید و آنها را در انتخاب شغل دلخواه راهنمایی میکند.
۸ – هوش طبیعت گرایی (Naturalistic Intelligence)
افرادی با هوش طبیعت گرایی، علاقه خاصی به بودن و زندگیکردن در دل طبیعت دارند. کاوش در دل طبیعت، یادگیری درباره گونهها و پرورش آنها در محل زندگی، از ویژگی این افراد است. این افراد بادقت و حس کنجکاوی زیادی با طبیعت اطراف خود برخورد میکنند و تمایز گونههای گیاهی و جانوری مختلف را باهم درک میکنند.
ویژگیهای افراد این گروه
افرادی با هوش طبیعت گرایی تواناییهای زیر را دارند:
- علاقهمند به گیاه شناسی، زیست شناسی، زمین شناسی
- توانایی دسته بندی و فهرست بندی اطلاعات
- لذت بردن از کمپینگ، باغبانی و پیاده روی
افراد معروفی مثل چارلز داروین دارای هوش طبیعت گرایی بالایی هستند.
شغل مناسب
افرادی که در هوش طبیعت گرایی قوی هستند، در مشاغل زیر موفق میشوند:
- زیست شناس
- گیاه شناس
- زمین شناس
- مزرعه دار
- گل فروشی
کاوشگران نیز به درصد زیادی از این هوش برای بودن در دل طبیعت و توانایی جستوجو در آن نیاز دارند.
نظریه هوشهای چندگانه گاردنر بر ضرورت تغییر آموزش در مدارس تاکید دارد! گاردنر آموزش از طریق سخنرانیهای خشک یا کتابهای درسی خستهکننده را اجحافی در حق انواع هوش انسان میداند. آموزش از طریق موسیقی، فعالیتهای گروهی، فعالیتهای هنری و … این موقعیت را به همه کودکان میدهد تا باتکیهبر تواناییهای متفاوت ذهنی خود دروس را یاد بگیرند. کودکانی که در این زمینه توجه کافی دریافت نمیکنند، با احتمال بیشتری در آینده دچار اختلال یادگیری و اختلال نقص توجه میشوند!
انواع هوش هیجانی و راه های تقویت آن
هوش هیجانی یا هوش عاطفی (با EQ یا ضریب عاطفی نیز شناخته میشود.) بهعنوان توانایی انسان از درک شرایط و کنترل آن در جهت کاهش استرس، برقراری ارتباط موثر با دیگران و مدیریت شرایط موجود تعریف میشود. هوش هیجانی به انسان کمک میکند تا با برقراری ارتباطات مؤثر در محیط تحصیلی و کاری، به اهداف شخصی و شغلی خود برسد. علاوه بر این، هوش هیجانی به افراد کمک میکند تا بهتر بدانند چه میخواهند و سریعتر در مسیر رسیدن به اهداف خود قرار بگیرند.
به همین دلیل است که میبینیم گاهی افرادی با نمرات تحصیلی درخشان و IQ بالا، در زندگی شخصی خود موفقیتهای چندانی کسب نمیکنند. IQ به شما کمک میکند تا وارد دانشگاه شوید، اما EQ است که احساسات شما را کنترل میکند و به شما کمک میکند در راه موفقیت پیش بروید! دنیل گلمن، روانشناس، نویسنده و ژورنالیست سرشناس با انتشار کتاب هوش هیجانی سعی در منسوخ کردن این باور قدیمی و ارائه مفهومی جدید داشت. او در این کتاب به توضیح این نظریه میپردازد که «انسان دو ذهن دارد. ذهنی که میاندیشد و ذهنی که احساس میکند»
هوش هیجانی معمولا با چهار ویژگی زیر تعریف میشود:
۱ – خود مدیریتی (Self-management)
انعطافپذیری و قدرت سازگاری با شرایط از عوامل مهمی در موفقیت هستند! فردی با ویژگی خودمدیریتی، میتواند احساسات خود را کنترل کند و با مدیریت احساسات ابتکار عمل را به دست بگیرد.
۲ – خودآگاهی (Self-awareness)
خودآگاهی به افراد کمک میکند تا به نقاط ضعف و قدرت خود واقف باشند و احساسات خود را بهتر بشناسند. شناخت احساسات و آگاهی از تأثیر آن بر افکار و رفتار انسان و داشتن اعتماد به نفس، به افراد کمک میکند تا بهتر در مسیر خود قرار بگیرند.
۳ – آگاهی اجتماعی (Social-awareness)
احساس همدلی رکن اصلی در درک احساسات، نیازها و نگرانیهای افراد دیگر است. داشتن آگاهی اجتماعی به افراد کمک میکند تا با تقویت احساس همدلی به همکاران یا همکلاسیهای خود نزدیکتر شوند و درک بهتری از شرایط آنها داشته باشند. حس همدلی باعث ایجاد پویایی در گروه شده و فعالیتهای گروهی یا سازمانی بهتر پیش میرود.
۴ – مدیریت روابط (Relationship-management)
ایجاد ارتباطات شخصی و کاری مؤثر از بخشهای مهم هوش هیجانی است. فردی با هوش هیجانی بالا توانایی خوبی در ایجاد ارتباطات جدید و حفظ آنها دارد. آنها میتوانند تعامل خوبی با افراد گروه داشته باشند و تعارضات بین فردی را مدیریت کنند. کتاب مذاکره غیر ممکن ها به راههای رسیدن به مصالحه و آشتی در بحثها و جدل میپردازد. بیشتر ما در طول زندگیمان درگیر بحث و جدلهایی میشویم و گاه بهخاطر سوءبرداشت و عدم درک درست دیگران، یک گفتوگوی ساده را تبدیل به جنجالی حلنشدنی میکنیم. این کتاب به شما کمک میکند تا تعارضات احساسی را حل کرده و به صلح و آشتی با دیگران برسید.
مهمترین راه تقویت هوش هیجانی را میتوان افزایش چهار ویژگی هوش هیجانی در فرد دانست. بهعبارتدیگر، به میزانی که شما نسبت به خودتان و اطرافتان آگاهی داشته باشید و قدرت مدیریت شرایط را کسب کنید، میتوان گفت هوش هیجانی خود را تقویت کردهاید. یادگیری مدیریت استرس، ارتباطات موثر با دیگران و تمرین ذهنآگاهی یا (mindfulness) از راه کارهایی هستند که هوش هیجانی را تقویت میکنند. مدیریت استرس به کنترل بهتر شرایط منجر میشود و ذهن آگاهی به افراد کمک میکند تا بر مسئله پیش آمده به صورت کامل تمرکز کنند. یادگیری تکنیک های زبان بدن و نفوذ در احساسات انسانها نیز به کمک شما آمده و قدرت تعامل و پذیرش دیگران را در شما افزایش میدهد.
انواع هوش در مدیریت
مدیریت کردن مستلزم نگاهی همه جانبه به مسائل است! یک مدیر موفق با افراد مختلفی سرو کار دارد و باید بتواند با در دست گرفتن امور، سازمان را در جهت اهداف سازمانی هدایت کند. هوش مدیریتی، مجموعهای از هوشها را شامل میشود و نمیتوان با اتکا بر یک نوع هوش، مدیریت موفقی داشت. به عنوان مثال، مدیر با استفاده از هوش منطقی به تجزیه و تحلیل امور میپردازد و با استفاده از هوش کلامی نتایج را به کارمندان منتقل میکند. به عبارت دیگر، یک مدیر موفق به همان میزان که به ضریب هوشی نیاز دارد، ضریب عاطفی هم نیاز دارد.
به همین دلیل است که مدیریت کردن کار هر کسی نیست و تواناییهای منحصر به فردی میطلبد. تلاش در جهت توسعه فردی و بهکارگیری انواع هوش در مدیریت، به شما کمک میکند تا ویژگیهای یک مدیر را در خود تقویت کنید. در این مسیر، خواندن خلاصه کتاب های مدیریت و رهبری در بوکاپو به شما در تبدیلشدن به مدیری حرفهای و رهبری خلاق کمک خواهد کرد.
سخن پایانی
حال که انواع هوش و کاربردهای آن را بررسی کردیم، دیگر بهخوبی میدانیم که نباید تنها افرادی را که تحصیلات خوبی دارند باهوش بخوانیم. بلکه باید نگاه وسیعتری به توانایی و مهارتهای افراد مختلف داشته باشیم. گاهی کودکی را که بیاستعداد خطاب میکنیم، شاید بتواند قهرمان یک رشته ورزشی شود، اما این نوع برخوردها حاصلی جز سرخوردگی و سرکوب استعدادهای او در دنیای کودکی نخواهد داشت. آشنایی با انواع هوش به دلیل تأثیری که این شناخت در افزایش پذیرش تفاوت انسانها میگذارد، بسیار مهم است. امیدواریم این مقاله از بوکاپو، در این رابطه به شما کمک کرده باشد.
انواع هوش انسان تأثیرات متفاوتی بر عملکرد او در زندگی دارد و هر نوع هوشی میتواند در جنبه متفاوتی از زندگی و روابط انسان تغییر ایجاد کند. کاربرد انواع هوش در ویژگیهای شخصیتی و انتخاب شغل بیشتر نمود پیدا میکند و میتوان انواع هوش را دلیل تفاوت انسانها با یکدیگر بیان کرد.
یک مدیر توانا با استفاده از انواع هوش میتواند درک بهتری از موقعیت خود در سازمان داشته باشد و ارتباط موثرتری با کارمندان برقرار کند. همین عوامل باعث موفقیت او در امر مدیریت میشود.
طبق تعریف هوش های چندگانه گاردنر، هوش انسان به ۸ نوع هوش متفاوت تقسیم بندی میشود. هوش زبانی - کلامی، هوش منطقی - ریاضی، هوش بصری - فضایی، هوش موسیقیایی، هوش طبیعت گرایی، هوش درون فردی، هوش میان فردی و هوش بدنی جنبشی از انواع هوش انسان هستند.