شاید برایتان جالب باشد که بدانید بسیاری از مشکلاتی که عدم مدیریت زمان و اهمال کاری برایمان به وجود میآورد، ریشه در کمال طلبی منفی دارد. بله! کمال طلبی قرار بود به بینقص انجام دادن برنامههایمان منجر شود، اما چه اتفاقی افتاد که کاملا برعکس شد؟
اگر نقاب کمال طلبی را از ذهنمان برداریم، شاید توان و انگیزه بیشتری را برای تجربه کردن در پاهایمان احساس کنیم. در این مطلب با بوکاپو همراه باشید تا شما را با نشانههایی از این صفت آشنا دعوت کنیم که احتمالا در زندگی شما هم رنگ و لعابی گرفته است.
چند بار برایتان پیش آمده که بخواهید کاری، اقدامی یا فعالیتی را انجام دهید، اما تنها به خاطر خطکش ذهنیتان دست از اقدام برای آن کار برداشتید؟ چند ایده کسبوکار در ذهنتان رقم خورده که در همان قدم اول، میل به کامل و بینقص اجراکردن آن، دست و پایتان را بسته و آن ایده را در نطفه خفه کرده است؟
ریشه بسیاری از اضطراب، استرس و نشخوارهای ذهنی که از انجام ندادن و به تعویق انداختن کارها داریم تنها بخشی از آثار کمالطلبی است. در این مطلب از سری مجله بوکاپو میخواهیم شما را با زنجیری به نام کمال طلبی آشنا کنیم که اجازه نفس کشیدن به ذهن کمال گرایتان نمیدهد.
کمال طلبی چیست؟
همه ما در زندگی، استانداردهایی داریم که یا خودمان آن را تعیین کردهایم یا جامعه، خانواده و فرهنگ مشخص کردهاند. زمانی که احساس کنیم که به آن استانداردهای مشخص نرسیدیم، فشار دست کمال طلبی را بر گلویمان احساس میکنیم.
هرگاه انتظار داشته باشیم که اتفاقات، مطابق با استانداردهای ما رقم بخورد و به نتیجهای کمتر از آن استانداردها رضایت نداشته باشیم، دچار کمال طلبی شدهایم. شاید در نگاه اول تصور کنید که داشتن استانداردهای بالا ویژگی بسیار خوبی است.
اما مشکل در رویکرد افراد کمال طلب در نحوه رسیدن به آنهاست. نگرش یا همه یا هیچ، باعث میشود دیدگاهی غیر واقعگرایانه به مسیر رسیدن به اهداف و خواستهها پیدا کنیم که اتفاقا ما را از برداشتن اولین قدمها و تحمل نواقص احتمالی تا رسیدن به نقطه مطلوب بازمیدارد.
در نتیجه گرفتار احساسات منفی و سرزنش خود میشویم و از همین نقطه ضربههای مهلک پدیده به ظاهر مثبت کمالگرایی آغاز میشود. بنابراین اگر در حال حاضر گرفتار این جنبه منفی از کمالگرایی هستید، اولین اقدام برای شکستن این چرخه نابودگر، این است که دست از سرزنش خود بردارید و خود را از زندان کمال خواهی بیرون بیاورید.
مرور نکات و راهکارهای موثر کتاب غلبه بر کمال خواهی به شما خواهد گفت که چطور این کار را انجام دهید. کمال طلبی به خودی خود بد نیست. سوال اینجاست که اجازه میدهیم کمال طلبی در ما به کدام سمت برود؟
یک کمال طلبی سازنده یا یک کمال طلبی ویرانگر؟ آیا اشتباهات را به معنای یک تجربه در مسیر موفقیت میدانیم و آنها را میپذیریم یا تصور میکنیم هیچ اشتباهی پذیرفتنی نیست؟
تعریف کمال
واژه کمال از کاملبودن میآید. به همین دلیل است که به خوبی میتواند توصیفکننده ویژگی افراد کمال طلب باشد. کسانی که طالب کمال هستند، در تلاش برای دستیافتن به بالاترین استانداردها و بهترین شرایط هستند.
در این مسیر، ویژگی تمام و کمال بودن، یا توان حرکت را از آنها میگیرد و دلایل اهمال کاری را شکل میدهد یا بمب انگیزهای میشود تا برای رسیدن به بالاترین مرتبه تلاش سازنده و واقعبینانه انجام دهند و به جستجویی برای بهتر شدن و افزایش مهارتهایشان میپردازند.
درصورتی که عاشق کمال هستید و قصد دارید به نهایت ظرفیت وجودیتان برسید، همواره در تلاش هستید تا در کارهایتان بهبودی حاصل شود، میل به کمال به شما کمک میکند تا پیش روید.
کمال گرایی چیست؟
شاید دردناکترین تجربه مشترک در بین تمام کمالگراها این احساس باشد که هرچه تلاش کنند، بیفایده است و به آن نقطه مطلوب نخواهند رسید. کمال گراها با داشتن عینک کمال طلبی بر روی هر کار و هر چیزی، نگاهی صفر و صد دارند.
در واقع یا کاری نباید انجام شود یا اگر انجام میشود باید بدون هیچ عیب و نقصی باشد. در نظر کمال گراها هیچ اشتباهی نباید رخ دهد و تمام موارد باید مطابق با بالاترین استانداردها باشد.
اما نقطه بحرانی اینجاست که اغلب خود فرد کمالگرا این وضعیت را نرمال میپندارد. در واقع باعث میشود بخشی از وجود خود را نادیده بگیرد. به همین دلیل مواجهه با خود واقعی و پذیرش آن، به ما کمک کند تا با این احساس مخرب، مبارزه کنیم.
علت کمال گرایی چیست؟
همه ما دوست داریم تا حد امکان، نسبت به اتفاقات اطراف خود خوشبین باشیم. با اعتماد به نفس و کاربلد به نظر برسیم و اهداف خود را دنبال کنیم. در این مسیر، هر یک از ما به شیوه منحصر به فرد خود با موانع و کاستیها روبهرو میشود.
اینجاست که انتظارات نامعقول، ریشه کمال گرایی را در ما سبز کرده و سد راهمان میشود. آنقدر به این شیوه مواجه عادت میکنیم که ممکن است دیگر هیچ روش دیگری به ذهنمان نرسد.
استفان گایز راهکارهای کاربردی برای تغییر این عادتهای رفتاری در کتاب چگونه کمال گرا نباشیم در بوکاپو معرفی کرده است که با مرور آنها میتوانید یک بار دیگر رویکردهای خود برای حل مسائلتان را بررسی و اصلاح کنید. خلاصه این کتاب را میتوانید همین حالا در بوکاپو مطالعه کنید.
اگر از جنبه دیگری بخواهیم علت کمال گرایی را بررسی کنیم، میتوان میل به دیده شدن و تایید شدن را مثال زد. در جامعهای که میتواند ما را در یک سیکل تکراری فرو ببرد، همه ما ممکن است گرفتار کارهایی شویم که هرگز خواسته واقعی ما نبوده است.
به عقیده شانا نیکوئست در کتاب هنر در لحظه زندگی کردن شاید ریشه کمال گرایی ما میل به تایید شدن باشد. او در این کتاب میگوید:
ریشه کمال گرایی چیست؟
در این قسمت میخواهیم به گذشتهمان برگردیم و آن نقطهای را پیدا کنیم که برای اولین بار ذهن ما خصومت ویژهای با ناقص و ناکامل بودن پیدا کرد.
احتمالا به اولین موردی که بر میخوریم، داشتن والدین یا نزدیکان کمال طلبی است که با سختگیریهای بیش از حد، استانداردهای ذهنی کودک را بالا برده و از او را یک شخصیت کمال گرا ساختهاند.
داشتن انتظارات غیر منطقی یکی از ۵ اشتباه بزرگ والدین در تربیت فرزندان است. موارد دیگر را میتوانید در اینجا بخوانید.
در دوران مدرسه، معلم، مدیر، مادر و پدر همه توقع نمره عالی و درس خواندن و مودب بودن از ما داشتند. اینکه یک دانشآموز نمونه باشیم تا همه به ما افتخار کنند و تشویقمان کنند.
از چه رقابتهای پرفشاری بیرون آمدیم، تنها به خاطر اینکه باید همیشه خوب و بی عیب و نقص باشیم. غافل از اینکه در بزرگسالی برای ادامه این روند باید فشار زیادی را متحمل شویم!
شاید وقت آن رسیده برای تبدیل شدن به کسی که میخواهیم باشیم، ابتدا یاد بگیریم کسی که هستیم را به آغوش بکشیم. هنر ظریفی که در کتاب موهبت کامل نبودن مطرح شده است.
با توجه به شرایطی که در کمال گرایی گریبانگیرتان میشود، میتوان گفت ریشه دیگر این ویژگی ترس است. بله! ترس از بیان ایدهها، انتقاد یا مسخره شدن.
در این شرایط باید به ترسناکترین اتفاقی که در این شرایط ممکن است برایتان بیفتد فکر کنید. آن وقت راحتتر درک میکنید که اگر کسی از شما انتقاد کرد چندان اتفاق بدی هم نمیافتد.
پیشنهاد مطالعه: ریشه ها، نشانه ها و گام های موثر برای رهایی از کمال طلبیتفاوت کمال طلب و کمال گرا
این دو در مفهوم هیچ تفاوتی با هم ندارند. در انگلیسی هر دو واژه کمال طلب و کمال گرا، با واژه Perfectionism به کار رفته است. کسی که میخواهد همیشه همه چیز عالی باشد.
البته زمانی که از لحاظ روانشناسی ویژگی شخص را مورد بررسی قرار دهند به او واژه کمال طلب نسبت میدهند و زمانی که بخواهند از دید اخلاقی یا فلسفی او را مورد بررسی قرار دهند از واژه کمال گرایی استفاده میکنند.
کمال طلبی منفی
منظور از کمال طلبی منفی، زمانی است که هدفگذاریها و استانداردهای شخص آنقدر بالاتر از واقعیت تعریف میشود که قدرت حرکت را از او میگیرد.
در واقع زمانی که ارزشهای فردیتان را منوط به نتیجه تلاشهایتان میدانید و در صورت شکست خوردن، آسیب شدیدی میبینید، دچار کمال طلبی منفی شدید. در کمال طلبی منفی اگر نتیجه مورد نظرتان کامل و بی عیبو نقص نباشد، آن را کنار میگذارید.
کمال طلبی مثبت
اگر این شمشیر دو لبه، باعث شود تا برای زندگی و اهداف خودتان با انگیزه و تلاش و پشتکار پیش روید و لزوما با هر اشتباهی، خودتان و شخصیتتان و نفس عمل را تخریب نکنید، شما دارای کمال طلبی مثبت هستید.
بنابراین اگر به جستجوی سالم موفقیت هستید و هر اشتباهی در مسیر هدف گذاری تان انگیزهای برای یادگیری و پیشرفت در زندگیتان است، نوع کمال طلبی شما مثبت و سازگار است.
کمال طلبی افراطی
این ویژگی میتواند با ما کاری کند تا بدون آن که متوجه شویم، سلامت جسم و روان و قدرت خلاقیتمان را از دست بدهیم. اینجاست که شما به جای «خود واقعی»تان، با کسی روبرو میشوید، که نه تنها توان انجام کارها را بخاطر ترس از کامل و بی عیب و نقص نبودن، از دست داده، بلکه به مشکلات روانی جدی دچار شده که در سادهترین تصمیمگیریهایش نیز دست دست میکند.
به چیزهایی فکر کنید که آرزو میکردید روزی آنها را گفته یا انجام داده بودید، ولی درنهایت این کار را نکردهاید. آیا این تصمیم، از روی کمال طلبی بود یا عدم اعتماد به نفس؟
جواب این سوال را میتوانید به کمک کتاب رمز اعتماد به نفس پیدا کنید. نویسنده در این کتاب نشان داده که چطور حتی اگر تمام دنیا علیهتان باشد، میتوانید موفق شوید.
کمال طلبی افراطی چه ویژگیهایی دارد؟
نشانههای زیر به شما میگوید که دچار کمال گرایی افراطی شدید:
- به کمال گراییتان آگاه هستید اما تصور میکنید این بهایی است که باید برای سخت کوشی و موفقیت بدهید.
- در مقابل بازخوردهایی که باب مزاجتان نیست حالت تدافعی میگیرید.
- در حالی که تحمل انتقاد دیگر را ندارید، در عوض آزادانه از دیگران انتقاد میکنید.
- در کارهایتان تعلل دارید و همیشه آنها را عقب میاندازید.
- احساس عذاب وجدان و حس گناه دارید از اینکه شاید تمام تلاشتان را به اندازه کافی نمیکنید.
- خودتان را مقصر تمام اتفاقات میدانید.
- شکستهای دیگران را مهر تاییدی بر سرخوردگیها و شکستهای خودتان میبینید.
- از آن جایی که اهل ریسک پذیری و خطرکردن نیستید، اعتماد به نفستان نیز کمرنگتر میشود.
- استرس رد شدن و قضاوت شدن از سوی دیگران را دارید.
کمال طلبی در ازدواج چه پیامدهایی دارد؟
«هر کاری میکنم باز آخرش یه ایرادی میگیره… موقعی که یه مهمونی ساده میخواد برگزار کنه، ۲۰ نوع غذا درست میکنه… همه چی باید سرجای خودش باشه و به بهترین نحو انجام شه…»
این جملات را از زبان فردی میشنوید که همسرش مبتلا به کمال طلبی است. شما با داشتن این ویژگی اگر همسرتان در جایی مرتکب اشتباهی ساده شود، احتمالا بخشیدن او برایتان دشوار باشد.
بسته به شدت کمال گرایی، ممکن است سخت پسند و ایرادگیر شوید. در نتیجه در این شرایط، حتی اگر همه چیز برایتان مهیا شود و همسرتان بی عیبونقص باشد، بالاخره یک ایراد یا مشکل در او یا روابطتان پیدا میکنید. اینطوری هم خودتان و هم شریک زندگیتان لحظات سختی را تجربه میکنید.
کمال طلبی در شغل
کمال طلبی شغلی، تا زمانی که استانداردهای شما را برای پیشرفت شغلی بالا ببرد، خطرناک نیست. این ویژگی زمانی دردسر ساز میشود که باعث ناامیدی، استرس و فشار روی شانههایتان شده و اعتماد به نفستان را تحت تاثیر قرار میدهد.
اینکه انتظار دارید در ۳ ماه اول کاریتان در شرکت جدید، ارتقا شغلی داشته باشید، نه تنها هدف واقع گرایانهای نیست بلکه میتواند شما را سرخوردهتر کرده و انگیزه ادامه کار و تلاش برای بهتر شدن را از شما بگیرد.
اما اگر تصمیم بگیرید که واقعبین باشید، کال نیوپورت میتواند با راهکارهایی، مسیر رسیدن به قلههای موفقیت شغلی را برایتان هموار کند. او در کتاب آنقدر خوب که نتوانند نادیده ات بگیرند میگوید: «اشتیاق پس از تلاش فراوان برای عالی شدن در کاری ارزشمند به سراغتان میآید، نه قبل از آن».
ضمن اینکه کمال طلبی منفی در شغل، بسیاری از موقعیتهای شغلی و فرصتهای طلاییتان را با وسواس فکری که برای تحویل آنها به کارفرما دارید، میگیرد.
کمال طلبی مثبت نیز میتواند کاری کند که پس از مدتی در رشته کاریتان تبدیل به یک متخصص همه فن حریف و تمام عیار شوید. موفقیت شغلی شما، با کامل بودن اتفاق نمیافتد.
درمان کمال طلبی، چگونه از کمالطلبی رها شویم؟
قبل از آن که بیشتر از امروز، درگیر عواقب و آثار کمال طلبی شوید، میتوانید با انجام راهکارهای زیر تا حدودی این ویژگی را کنترل کنید:
ریشه کمال طلبی را پیدا کنید
ممکن است استانداردهای بالا برای بهترینبودن را با کمال گرایی اشتباه بگیریم. در تشخیص این ویژگی ببینید که آیا از شکست، ترس وحشتناکی دارید؟
آیا حساسیتهای بیش از حدی که روی پروژههایتان دارید، باعث شده تا لحظه آخر آنها را نزد خود نگه دارید و مدام بررسی کنید؟ به نظرتان، اعتماد به نفستان وابسته به دستاوردهایتان است؟
اگر راهی پرمانع پیش رویتان باشد، دست از کار میکشید و یا اجازه میدهید نیروی پیشبرنده اعتماد به نفس کار خودش را بکند؟
پیشنهاد مطالعه: ریشه ها، نشانه ها و گام های موثر برای رهایی از کمال طلبیمهارت انتقاد پذیری را تقویت کنید
یکی از نشانههای کمال طلبی افراطی، نیاز به تأیید و واکنش غیرمعقول به انتقاد است. بنابراین یکی از مهمترین مهارتهایی که کمالگرایان برای بهبود و رشد باید به آن توجه کنند، مهارت انتقاد پذیری است.
در قدم اول باید حالت تدافعیتان را بشناسید و اگر احساس میکنید در اغلب موقعیتها، شنیدن انتقاد واکنشهای شدیدی را در شما برمیانگیزد، اقدامی برای پیدا کردن علت آن انجام دهید.
این شما هستید که اجازه میدهید انتقادات شما را ضعیف یا قوی کند، در حالیکه میتوانید از تجربه معاشرت دیگران با خودتان، برای رشد و پیشرفتتان استفاده کنید.
پیشنهاد مطالعه: ریشه ها، نشانه ها و گام های موثر برای رهایی از کمال طلبیتفاوت تلاش زیاد و کمال طلبی را بدانید
از آن ور بوم نیفتید! هر تلاش زیادی اگر به خوبی و در مسیر درست باشد، میتواند نتایج رضایتبخشی را رقم بزند. به هوای جلوگیری کمال طلبی دست از تلاش نکشید. اما تلاش وسواسگونه و درگیری بیش از حد لازم با جزئیات، همان زنگ خطر کمالگرایی است.
تلاش درست، یعنی شما در عین حال که از خودتان راضی هستید، تلاش میکنید تا بهتر شوید. قرار نیست همیشه به چیز خاصی برسید تا راضی و خشنود شوید. گاهی دستاوردهایی که در طول مسیر اهدافتان کسب میکنید، همان تغییرات مثبتی است که ارزشمند و تحسینبرانگیز هستند.
یک تکنیک عالی برای اینکه به تناسب اهدافتان تلاش کنید، نه بیشتر و نه کمتر، استفاده از اصل ۸۰-۲۰ یا اصل پارتو است. این اصل میگوید:
این روش بسیار کارآمدی برای الویتبندی صحیح کارها و جلوگیری از صرف تلاش و زمان بیش از حد مورد نیاز برای انجام کارهاست. ریچارد کاچ در کتاب اصل ۸۰-۲۰ این تکنیک را با تمام جزئیاتی که نیاز دارید درباره آن بدانید، توضیح میدهد.
اهداف واقع گرایانه داشته باشید
منظور از اهداف واقعگرایانه، اهدافی نیست که از ظرفیت وجودیتان پایینتر باشد. منظور این است که اهدافتان را واقعی انتخاب کنید. به طوری که با تلاش معقول و قابل دستیابی بتوانید به آنها برسید.
اینگونه با هر قدمی که به هدفتان نزدیکتر میشوید، خشنودتر میشوید و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنید. تصورات نادرست چشم ما را به روی حقیقت بسته است.
اگر نمیدانید برای تغییر نگرش خود به سمت واقعگرایی، باید از کجا شروع کنید، هانس رزلینک در کتاب واقعیت کمکتان میکند تا جهانبینیتان را تغییر داده و طرز فکری را پیش بگیرید که به رشدتان کمک کند.
افراد مشهور کمال گرا
آیا میدانستید سازنده گوشیهای جذاب اپل، جناب استیو جابز فردی کمال گرا بوده و این کمال گرایی تا حدودی گریبانگیرش شده بود؟ به طوری که ابتدای کار، تا سه سال برای ارائه اولین طرح خود به بازار وقت صرف کرد.
در نهایت با گذشت زمان و استخدام متخصصان کاربلد، پدر خوشفکر اپل، توانست از شدت کمال طلبی خود کم کند و به متخصصانش اعتماد کند.
افراد دیگری همچون اما واتسون، کاترین هیپبورن و حتی ناتالی پورتمن نیز شخصیتهای کمال گرایی دارند که اگر در زندگی نامهشان سرکی بکشیم میتوان حدس زد که این کمال گرایی را در چه جهتی پیش گرفتند.
در پایان
حالا که تا انتهای این مقاله همراه ما بودید و تمامی نشانهها و ویژگیهای افراد کمالطلب را مرور کردید، فکر میکنید خودتان هم از این دسته افراد هستید؟
اگر پاسختان مثبت است، آیا هیچکدام از درمانهایی که در مقاله گفتیم را استفاده کردهاید؟ اگر درمان دیگری را امتحان کردهاید خوشحال میشویم آن را با خوانندگان این مقاله درمیان بگذارید.
کمال طلبی میل به بهترین بودن و کامل بودن در هر چیزی است.
ترس، عدم اعتماد به نفس و والدین کمال طلب، از جمله ریشههای بروز کمال گرایی در افراد است.
در صورتی که کمال طلبی مثبت باعث پیشرفت و رشد شخصی ما شود، چه بسا انگیزه مفیدی برای پیشرفت هم هست.
فقط گفتین انتقادپذیری رو تقویت کنید و تلاشتون رو کم نکنید به هوای کم کردن کمال طلبی.اینها راهکار نیستن