چهار روش برای کمک به نسل‌ها برای همکاری و همفکری بیشتر

چهار روش برای کمک به نسل‌ها برای همکاری و همفکری بیشتر

دنیا انعطاف‌پذیرتر از آن چیزی است که فکر می‌کنید و منتظر شما است که آن را شکل دهید.

بخشی از سخنرانی بونو خواننده U2 سال ۲۰۰۴ در جشن فارغ‌التحصیلی دانشگاه پنسیلوانیا این گونه بود: «دنیا انعطاف‌پذیرتر از آن چیزی است که فکر می‌کنید و منتظر شما است که آن را شکل دهید…. مدرکی که امروز دریافت کردید نیز ابزاری است برای تغییر دنیا، پس پیش بروید و با آن دنیا را تغییر دهید.»

امروزه سخنرانی‌های بسیاری در جشن‌های فارغ‌التحصیلی ارائه می‌شوند و مورد نقل‌قول، ستایش و قضاوت قرار می‌گیرند. بعضی سخرانی‌ها عالی و برخی دیگر آن‌قدرها هم خوب نیستند ولی همه آن‌ها هدف مشترکی دارند: انتقال درایت که به‌طور امیدوارانه‌ای الهام‌بخش نسل بعدی خواهد بود.

شنیدن توصیه‌های حکیمانه در این روز مهم که خبر از دوران بزرگ‌سالی می‌دهد از اهمیت خاصی برخوردار است. اما چه فرصت‌های دیگری برای شنیدن چنین مثل‌ها، سخنان قصار و پند و اندرزهای حکیمانه‌ای وجود دارد؟ آیا نباید در طول سال‌های کاری‌مان فضای بیشتری را برای تأمل و چنین رهنمودهایی مهیا کنیم؟

از خودتان بپرسید: آخرین باری که کسی به جد اطلاعاتی را به شما منتقل کرد چه زمانی بود؟ چیزی که واقعاً توجه شما را به خود جلب کرد؟ چیزی که تخیل شما را به فعالیت واداشت؟ چیزی که شما را هم زمان به خنده و گریه وا داشت؟ آخرین باری که کتابی خواندید و از آن لذت وافر بردید کی بود؟ شاید برای همه این تجربه ها زمان کافی در اختیار نداشته باشید ولی برای افزایش میانگین مطالعه شما، بوکاپو پیشنهاد مطالعه خلاصه کتاب ها را به شما می‌دهد. به راحتی میتوانید به خلاصه کتاب های مدیریت و رهبری یا بازاریابی و فروش و… دسترسی داشته باشید و از زمان خود استفاده بهینه تری کنید.

افراد پس از فارغ‌التحصیلی هنوز به دنبال دریافت دانایی و الهام‌بخشی هستند.

میلیون‌ها آمریکایی صحبت‌های الهام‌بخش را به‌صورت آنلاین تماشا می‌کنند، در کنفرانس‌ها شرکت می‌کنند و مربی‌های رشد فردی استخدام می‌کنند ولی اغلب به محیط کاری خود دقت نمی‌کنند.

بااین‌وجود، دانایی و تجارب باارزش در محل کار نایاب نیست. امروزه در سازمان‌ها پنج نسل مختلف در کنار یکدیگر کار می‌کنند و این مسئله فرصت بی‌نظیری را به وجود می‌آورد که افراد از چنین دامنه گسترده‌ای از تجارب درس بگیرند.

ولی همیشه یک مسیر آشکار برای افراد وجود ندارد که آن را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و از یکدیگر مطالبی را بیاموزند. بخصوص هنگامی‌که نسل‌های مختلف در بخش‌های مختلفی هستند، فرصتی برای انتقال تجارب و آموخته‌ها میان کارکنان مسن‌تر و جوان‌تر پیش نمی‌آید.

انتقال تجربیات

سخنرانی‌ها یک روش برای انجام این کار هستند ولی من فکر می‌کنم کمپانی‌ها می‌توانند راه‌های دیگری را برای تشویق و تسهیل تبادل تجارب و دانایی ایجاد کنند. در اینجا چند مرحله وجود دارد که به کمک آن می‌توانید فضایی ایجاد کنید که نسل‌های مختلف تجارب و آموخته‌های خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند:

هر روز صبح زمانی را به انتقال آموخته‌ها اختصاص دهید.

همه‌روزه به یکی از کارمندان فضایی بدهید که درایت، یادگیری ویا دیدگاهشان را ارائه کند. این سعادت نصیب من شد که در یکی از جلسات کارمندی اخیر شرکت زاپوس (Zappos) شرکت کردم و ازدحام پرسنل که برای گفتن موفقیت‌ها و شکست‌های خویش صف کشیده بودند مرا تحت تأثیر قرار داد.

پس چرا فضای مشابهی را به‌عنوان یک نوشیدنی الهام‌بخش میانه صبح به‌صورت هفتگی یا ماهیانه ارائه نکنیم؟ یا چطور است اقدام به یک گردهمایی تیمی روزانه کنیم که در آن‌همه افراد آنچه را که در طول روز بر روی آن تمرکز کرده‌اند با دیگران به اشتراک بگذارند؟

یا شاید بخواهید خاتمه یک جلسه تیمی معمولی را به شنیدن جدیدترین آموخته‌ی یکی از اعضای تیمتان سپری کنید.

کارکنان با درایت خود را شناسایی کنید.

شاید شما افراد فرزانه‌ای را بشناسید که بهره‌وری بی‌سرو‌صدا و غیرقابل رویتی را به سازمان‌تان ارائه می‌کنند. ولی چطور است آن‌ها را شناسایی کنید و در ملاءعام از آن‌ها قدردانی کنید به‌طوری‌که بتوانند راز بهره‌وری بالا و تجاربشان را با مخاطبین بیشتری در شرکت به اشتراک بگذارند؟

شما ممکن است در نظرسنجی‌های رضایت کارمندی‌تان این سؤال را بپرسید: چه کسی در کمپانی (به‌غیراز رئیس مستقیم‌تان یا یکی از اعضای‌ تیمتان) برای شما توصیه‌های سودمندی دارد؟ یا چه کسی در کمپانی الگوی درایت و دانایی برای شما است؟
هنگامی‌که شما این مشاورین داخلی را شناسایی کرده‌اید، می‌توانید شروع به مشخص کردن چگونگی کاربرد درایت‌شان کنید.

برای مثال، چرا به کارکنان با درایت خود اجازه نمی‌دهید ۲۰% زمان خود را به‌عنوان مربیان داخلی ایفای نقش کنند؟ (من به‌عنوان رئیس Global Hospitality and strategy در شرکت Airbnb یک‌پنجم زمان خود را به‌عنوان مربی و محرم‌اسرار به کارمندان کل سازمان اختصاص دادم.)

یا این‌که شما می‌توانید آن کاری را که شرکت پراکتر و گمبل (Procter and Gamble) با استفاده از برنامه Masters ایجاد کردند الگوی خود قرار دهید. به این صورت که به افرادی که چندین دهه تجربه کار در شرکت را داشتند و می‌توانستند به‌عنوان راهنمایانی دانا برای افراد جدیدتر سازمان ایفای نقش کنند، یک نشان افتخار اعطا شد.

یک برنامه دوجانبه مربی‌گری تشکیل دهید.

پل زدن بین نسل‌ها زمانی موثر است که در تمامی فرآیندها، فرهنگ و ارزش‌های کمپانی نهادینه شده باشد. من نام این سیستم را مربی‌گری دوجانه می‌گذارم.
به این صورت که من در حال یادگیری یک موضوع از یک فرد تازه کار هستم و به او یکی از تجربیاتم را می‌آموزم که این مسئله به اشتراک‌گذاری درایت و دانایی را در یک سازمان تسریع می‌بخشد.

یکی از روش‌هایی که کمپانی‌ها می‌توانند این نوع رابطه را تقویت کنند به‌وسیله ارتباط دادن افرادی جدید با گروهی است که سابقه کار کمی در شرکت دارند. این دو نسل به یکدیگر نزدیک هستند و می‌توانند ارتباط نزدیک‌تری با یکدیگر داشته باشند.

لیز وایزمن در کتاب خود با عنوان تازه کار باهوش چنین می‌نویسد که اینتل یک شبکه اینترانت (شبکه داخلی) را برای انتقال تجربیات و آموخته ایجاد کرده است که به خوبی ارتباط میان نسل‌های مختلف را برقرار می‌کند.

خلاصه نکات کلیدی این کتاب را می‌توانید در بوکاپو مطالعه کنید:

خلاصه کتاب تازه‌کار باهوش
چرا در فضای نوین کاری، یادگرفتن از دانستن پیشی گرفته است؟
لیز وایزمن
در ۲۱ دقیقه مطالعه کنید

یک «گروه منبع کارمندی» با تمرکز بر درایت تشکیل دهید.

شرکت Airbnb شاهد شکوفایی چشم‌گیر ارتباطات و حمایت در گروه‌های wisdom@Airbnb خود بوده است که این گروه‌ها برای همه کارمندانی که در رده سنی بالای ۴۰ سال قرار دارند باز است.

تقریباً ۹۰ درصد از ۵۰۰ کمپانی فورچن (۵۰۰ شرکت برتر دنیا) دارای «گروه‌های منبع کارمندی» هستند ولی فقط تعداد اندکی از آن‌ها دارای یک گروه به خصوص برای افراد مسن‌تر سازمان هستند. ارتباط بیشتر افراد مسن و با تجربه با یکدیگر به هم‌افزایی تجربیات و آموخته‌ها می‌انجامد.

اگر خوش‌شانس باشیم حدود ۳۰۰۰۰ روز در اختیار داریم که در بازی زندگی حضور داشته باشیم …. به من اعتماد کنید…. درایت و دانایی است که همه شکست‌ها، عدم پذیرش‌ها، نومیدی‌ها و دل‌شکستگی‌های اجتناب‌ناپذیر را معنادار و باارزش می‌کند.  آریانا هافینگتون، دانشگاه واسار سال ۲۰۱۵

سال گذشته افتخار سخنرانی در مراسم فارغ‌التحصیلی دانشکده بازرگانی در دانشگاه میشیگان با بیش از ۱۰ هزار مخاطب نصیب بنده شد. به‌منظور آماده‌سازی خود، مرور سخنرانی‌های مراسم فارغ‌التحصیلی جامع NPR را که مربوط به سال ۱۷۷۴ بود مطالعه کردم.
من سعی کردم به هنگام ادای سخنرانی‌ام موضوعات رایجی چون تواضع، شوخ‌طبعی و عقاید بسیار آرمان‌گرایانه برای تغییر این کره خاکی را در سخنرانی خود بگنجانم. همچنین سه سؤال برای دانشجویان، فارغ‌التحصیلان و خانواده‌های آن‌ها مطرح کردم که روی آن‌ها تعمق کنند:

  • دانشجویان: من چه مهارت‌های خاصی را می‌توانم ارائه کنم؟
    توسعه آن‌ها می‌تواند شما را به سوی رسالتتان هدایت کند.
  • رهبران: چگونه می‌توانم افرادی را که تحت هدایت من همه تلاش خود را در این کمپانی کرده‌اند مورد حمایت قرار دهم؟
    هنگامی‌که به کارمندان‌تان کمک می‌کنید منابع مورد نیاز برای شکوفا شدن استعدادهایشان را بیایند، این امکان را به آن‌ها می‌دهید که عملکرد بهتری در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود داشته باشند.
  • همه: چگونه می‌توانم ترس را به کنجکاوی تبدیل کنم؟
    اتخاذ یک ذهنیت با محوریت رشد در مقابل یک ذهنیت ثابت‌شده به شما این امکان را می‌دهد که گزینه‌های بیشتری را ببینید و می‌توانید استرس و اضطراب را کاهش دهید و انعطاف‌پذیری‌تان را تقویت کنید.

از مراسم فارغ‌التحصیلی الهام بگیرید. چگونه می‌توانید چرخه‌‌ استفاده از تجربیات و آموخته‌های نسل‌های مختلف را در فرهنگ سازمان خود نهادینه کنید؟

اگر علاقه‌مند به حوزه رفتار سازمانی و منابع انسانی هستید می‌توانید برای مطالعه بیشتر خلاصه کتاب پیمایش تعالی اثر Robert I. Sutton و Hayagreeva Rao را در بوکاپو مطالعه کنید.

خلاصه کتاب پیمایش تعالی
راهکارهایی برای دستیابی به تعالی در سازمان‌ها
رابرت ساتن و هاگی راو
در ۲۱ دقیقه مطالعه کنید
این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *